تبیین ارتباط فرهنگ و قدرت در روابط بینالملل نگرشهای انتقادی، پساساختارگرا، سازهانگار
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جمشیدی محمد حسین ,شامیری افشین
|
منبع
|
پژوهش نامه ايراني سياست بين الملل - 1397 - دوره : 7 - شماره : 1 - صفحه:29 -52
|
چکیده
|
در باب تحولات مفهومی قدرت و فرهنگ و تاثیر این دو پدیده اجتماعی، مطالعات گسترده ای در روابط بینالملل صورت گرفته است، اما کمتر تحقیقی به ارتباط متقابل این دو در عرصه روابط بینالملل پرداخته است؛ درحالیکه امروزه اهمیت این ارتباط بهویژه با طرح نظریه قدرت هوشمند از اهمیت بسزایی برخوردار است. بر این مبنا، پژوهش حاضر درصدد است تا در چارچوب مفهومی قدرت و بر اساس روش مقایسه، نحوه ارتباط فرهنگ و قدرت را در سه رویکرد انتقادی، پساساختارگرایی و سازهانگاری مورد بررسی قرار دهد. انتقادیها، پساساختارگراها و سازه انگاران هر کدام به ترتیب نقش ابزاری، قوامبخش یا گفتمانی و تکوینی برای فرهنگ نسبت به قدرت قائل هستند. دراینارتباط، سوال این پژوهش این است که رویکردهای سهگانه انتقادی، پسا ساختارگرایی و سازهانگاری چگونه ارتباط فرهنگ و قدرت را در عرصه روابط بینالملل تبیین می کنند. یافته ها حاکی از آن است که با مقایسه دیدگاه سه رویکرد فوق در باب ارتباط قدرت و فرهنگ در روابط بینالملل، درمی یابیم که این دو پدیده در عرصه روابط بینالملل در یک فضای سیال و پویا مرکب از مفاهیم فرهنگی ایدئولوژی، معنا، هویتسازی، هنجار آفرینی به شکلی متقابل به یکدیگر قوام میبخشند و در این قوامبخشی متقابل و پایانناپذیر است که تاثیرات متقابل قدرت و فرهنگ در قالب امنیت، نظم و ثبات ظهور پیدا میکند.
|
کلیدواژه
|
قدرت، فرهنگ، رویکرد انتقادی، پساساختارگرایی، سازهانگاری
|
آدرس
|
دانشگاه تربیت مدرس, ایران, دانشگاه تربیت مدرس, ایران
|
|
|
|
|
|
|