|
|
رویکرد یادگیری مبتنی بر ارایه خدمات در آموزش پرستاری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پرنده اکرم ,رژه ناهید ,شریف نیا حمید
|
منبع
|
مجله ايراني آموزش در علوم پزشكي - 1393 - دوره : 14 - شماره : 7 - صفحه:653 -658
|
چکیده
|
در دهههای اخیر مفهوم مراقبت و خدمت از محیطهای بیمارستانی به جامعه تغییر و توسعه یافته است. در همین راستا جهت ارایه خدمت مبتنی بر جامعه، تغییر در برنامههای آموزشی پرستاران ضروری است. چنین تغییر سبب می شود تا دانشجویان شرایط واقعی تجارب یادگیری مرتبط با اهداف آموزشی و خدمات مبتنی بر جامعه را بر اساس برنامههای آموزشی و درسی فراگرفته و کاربرد عملی آموختههای خود را در محیطهای واقعی تجربه نمایند(1). یکی از رویکردهای یادگیری که به برنامهریزان آموزشی کمک نموده تا همگام با نیازهای جامعه حرکت نمایند، رویکرد یادگیری با ارایه خدمت است(2). در این نوشتار با مروری بر مقالات ضمن بیان تاریخچه، به معرفی مفهوم رویکرد آموزشی با ارایه خدمت، اهداف و ویژگیهای آن و نیز به فواید آن در آموزش پرستاری پرداخته میشود.تاریخچه و مفهوم یادگیری مبتنی برارایه خدمات در طی سالهای 1960 تا 1970 توجه به اشکال دیگری از یادگیری تجربی، تحت عنوان یادگیری مبتنی بر ارایه خدمات معطوف گردید(3). یادگیری مبتنی بر خدمات در اوایل قرن بیستم به دنبال حرکت آموزش پیشرفته (progressive education) شکل گرفت. پیشگامان این نوع آموزش همچون دیویی (dewey) معتقد است که یادگیری بایستی بر اساس تجربیات بوده و با نیازهای واقعی جامعه پیوند بخورد و یادگیری صحیح از طریق بهکارگیری برنامه درسی همراه با فعالیتهای هدفمند و موقعیتهایی برای تعاملات اجتماعی صورت میگیرد(4). یادگیری با ارایه خدمت از دو بخش یادگیری-خدمت تشکیل شده است و خط تیره بین دو واژه بیانگر تاکید بر اهمیت ارتباط بین این دو مفهوم میباشد(5). یادگیری مبتنی بر خدمات، یادگیری از طریق یک چرخه عملکرد و تفکر شکل میگیرد، زمانی که دانشجویان به دیگران خدمت میکنند، مشکلات جامعه را درک میکنند و همزمان بر روی تجربیاتشان فکر میکنند و به درک عمیق و کسب مهارت دست مییابند. مطابق با تعریف اداره مرکزی یادگیری مبتنی بر خدمات در این رویکرد اهداف خدماتی و یادگیری با یکدیگر ترکیب شده و به صورت فعالانه دردریافت و ارایه کننده خدمات تغییر ایجاد مینماید(6). از سویی دیگر یادگیری با ارایه خدمت به عنوان یک رویکرد مبتنی بر جامعه برای آموزش و یادگیری است و به عنوان یک ابزار مفید برای برداشتن دیوارها از کلاس درس سنتی میباشد. این رویکرد فرصتهایی را برای دانشجویان فراهم میآورد تا ارتباط بین تیوری و عمل را در محیطهای واقعی کشف نمایند. همچنین یادگیری فعال، تشکیل گروه و فرصتهای مشارکت در فعالیتهای بین رشتهای را فراهم مینماید(7). یادگیری مبتنی بر ارایه خدمات به عنوان یک برنامه و فلسفه آموزشی است. دربرنامه آموزشی، فراگیران ضمن درگیر نمودن جامعه، خدمات معناداری را برای جامعه خود ارایه میدهند و در فلسفه آموزشی، با مسوولیتپذیری اجتماعی ایجاد پیوند مینمایند که به عنوان موثرترین روش یادگیری ناشی از تجارب فعال و ایجاد پیوند با جامعه است(1). این نوع یادگیری، شکلی از آموزش تجربی است که دانشجویان در فعالیتهایی درگیر میشوند که نیازهای جامعه و افراد با یکدیگر به صورت فرصتهای ساختارمند طراحی گردیده و مورد توجه قرار میگیرد تا یادگیری و رشد دانشجویان ارتقا پیدا کند. همچنین به عنوان روشی است که دانشجویان را با مددجویان با زمینههای فرهنگی مختلف آشنا نموده و موجب ارایه خدمت مناسب، برای فرهنگهای متفاوت میگردد(2). علاوه بر این، یادگیری با ارایه خدمت، خدمات اجتماعی معنادار را با آموزش ادغام نموده و موجب بازاندیشی و تفکر جهت تقویت تجارب یادگیری گردیده و به آموزش شهروند مسوولیتپذیر و تقویت جوامع میپردازد(8و9). در این نوع آموزش ارتباط نزدیک بین فعالیت درسی و خدمات حرفهای با جوامع وجود دارد؛ دانشجویان مطالب آموخته شده در کلاس را برای ارایه خدمات حرفهای تلفیق نموده و مواد آموزشی بطور ساختارمند و به دقت پیرامون فرصتهای یادگیری مناسب و پروژههای مشارکتی طراحی میشود تا این که تفکر انتقادی و نوشتن متفکرانه دانشجویان را تسهیل میکند. دانشجویان در گروههای کوچک برای تکمیل پروژههای بررسی نیازها، کار و فعالیت میکنند. شرکای جامعه شامل دپارتمانهای بهداشت عمومی، مراکز حمایت از بیماران سرطانی جامعه، بیمارستانهای عمومی، موسسات خدمات اجتماعی بیماران ایذری و مراکز سالمندی میباشد(10).اهداف یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت ،ارتقای یادگیری از طریق برنامههای آموزشی دانشگاه وتقویت ارزشهای اخلاقی و تعهدات حرفهای دانشجویان همزمان با ارایه خدمات و تامین نیازهای واقعی جامعه است(11). ویژگی یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت به عنوان فلسفه آموزشی انتقادییادگیری با ارایه خدمت به عنوان فعالیت یا خدمتی پاسخگوی نیاز مشخص شده توسط اعضای جامعه میباشد؛ به طوری که فعالیتهای خدماتی ارایه شده توسط دانشجویان را با دستیابی به اهداف آموزشی تنظیم و هماهنگ مینماید و به عنوان مشارکت کنندگان واقعی جامعه و تعامل دو جانبه بین مدارس پرستاری و جامعه عمل مینماید، همچنین یک فرصتی برای تعمق بر پیچیدگی ذاتی در مفهوم خدمات، بسترهای ارایه خدمات، معنای اجتماعی خدمت به مددجو یا جمعیت و در نهایت یک پیوند را با اهداف و موضوعات درسی فراهم میکند. در واقع این ویژگیها که به عنوان تفکر انتقادی میباشند، موجب تبدیل خدمات به یادگیری خدمات میگردد(12). رویکرد انتقادی یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت، به عنوان یکی از رویکردهایی است که ارایه خدمات همراه با انعکاس؛ تفکر و بازاندیشی روی سیستمهای نابرابری که نیاز به خدمات را به وجود میآورد، ادغام میکند؛ در حالی که یادگیری با ارایه خدمت سنتی بر ارایه خدمات بدون توجه خاص روی منابع نابرابر متمرکز میباشد. از طریق رویکرد یادگیری با ارایه خدمت انتقادی، مربیان پرستاری میتوانند نقشهای جدیدتری برای دانشجویان، دانشکده و شرکای جامعه ایجاد کنند. کلیه شرکای جامعه برای توزیع مجدد قدرت بین مشارکتکنندگان، توسعه تشریک مساعی واقعی و اتخاذ یک دیدگاه تغییر اجتماعی با یکدیگر همکاری میکنند(13). رویکرد انتقادی، دانشجویان را برای دیدن خودشان به عنوان یک عامل تغییر توانمند کرده و باعث ایجاد شوق استفاده تجربه خدمت و پاسخ به جوامع نابرابر آنان خصوصا زمانی که به جمعیتهای آسیبپذیر خدمت کنند تحریک میکند(14). یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت یک شکل آموزش پرستاری سنتی است که به دانشجویان جهت آگاهی از زمینههایی که از دانش و مهارتهای پرستاران استفاده شده است، کمک می نماید(13). دانشجویان زمینههایی که تصمیمگیریهای مراقبت بهداشتی در آن صورت میگیرد را درک میکنند. یادگیری با ارایه خدمت، به رشد فردی یادگیرنده تاکید دارد. از طریق این روش یادگیری، آموزش سنتی به یک آموزش انعکاس انتقادی و فعال تبدیل شده در نتیجه یک تجربه یادگیری چندگانه(چند جانبه) به وجود میآید. انعکاس و تفکر بر روی علل ریشهای مشکلات سلامتی منجر به آگاهی کاملتر از نیازهای اجتماعی و نقش پرستاران در زمینههای اجتماعی رویکرد سلامتی شده است. در این مدل بیشترین توجه روی توانمندی بر روی دهندگان و گیرندگان خدمات میباشد(14). مفهوم نوع خدمات(service) و تفکر(reflection)بیشترین نوع خدمات در این نوع از یادگیری، در زمینههای ارتقای سلامت و آموزش بهداشت متمرکز است. برنامهها و خدمات ارایه شده برای افراد، خانوادهها و یا جوامع است که آنها را برای سلامتی توانمند کرده و خود مختاری افراد را تسریع میکند. این برنامهها شامل به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعات بهداشتی برای مدجویان، آموزش راهبردهای تطابق و رفتارهای بهداشتی مناسب، تسهیل مهارتهای تصمیمگیری. غربالگری و مشاوره در زمینه آموزش خود مدیریتی در زمینه بیماریهای مزمن و خود مراقبتی است(15). یکی از مهمترین جز یادگیری باارایه خدمت، تفکر است. دانشجویان حین ارایه خدمت باید به فکرکردن درمورد این موضوع مشغول شوند که ارایه خدمت شامل چه نوع فعالیتهایی است؟ چه تجاربی را از جامعه به دست میآورند؟ و تاثیر این تجارب بر روی کارایی حرفهای آنان چیست؟ در طی این مرحله فرد در چرخهای از تفکرات درونی و تجزیه و تحلیل مشارکتی وارد شده و در نهایت به تولید اطلاعات میرسد(16). تفکر منتقدانه در تجارب یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت به عنوان یک بخش حیاتی در ایجاد و خلق معنا است. تجارب به دست آمده توسط دانشجویان به صورت مکتوب نوشته و به مربیان دانشکده ارسال میشود. همچنین دانشجویان این تجارب را در کنفرانسهای بالینی و سمینارها با سایر افراد به اشتراک میگذارند. مطالب نوشته شده در یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت شامل توصیف تجارب، بینش کسب شده از تجارب، نقد بر خدمات ارایه شده و ارایه پیشنهادات در مورد کاربردهای آنها در فعالیتهای پرستاری خواهد بود(17). طیف وسیعی از تفکر انتقادی شامل: پورت فولیو، گروههای کوچک، بحثهای کلاسی و نوشتن وقایع روزانه و خلاصه کارها به صورت گزارش (journaling) است. تفکر انتقادی برای فهم موضوعات پیچیده مراقبت بهداشتی و اهمیت زمینههایی که خدمات پرستاری و بهداشتی در آن ارایه میشود، بسیار ضروری و مهم است. تفکر فرصتهایی برای مربیان، دانشجویان و مراکز آموزشی ایجاد میکند تا عکسالعملهای دانشجویان را به آنچه که تجربه نمودهاند کنترل نمایند. اغلب دانشجویان واکنشهای هیجانی قوی نسبت به آنچه که میبینند و میشنوند و یا به طور فردی تجربه میکنند و نیز نسبت به نوشتههای خود دارند. لذا فرآیند تفکر و بازاندیشی، موجب شناخت احساسات خود و دیگران و نحوه اداره احساسات و هیجانات را فراهم میکند(13).فواید و موانع یادگیری مبتنی بر ارایه خدمتگرچه یادگیری در کلاس درس نسبت به رفت و آمد در جامعه ایمنتر است. اما یادگیری مبتنی بر جامعه، زمینهها و بسترهای زندگی واقعی و تعامل با شرکای جامعه برای اندیشیدن دانشجویان و یادگیری عمیقتر فراهم میکند. بنابراین انجام فعالیتهای تجربی در محیط واقعی، این نوع یادگیری را نسبت به سایر رویکردهای یادگیری متمایزتر نموده است. چنین یادگیری اغلب موجب درک قویتر دانشجویان پیرامون تمایز و تفاوتها، ارتقای یادگیریهای عمیقتر از موضوعات درسی و فراهم نمودن نتایج ثابت و ماندگار طی سالها پس از تجارب رخ داده شده را فراهم میآورد(18).دانشجویان فواید یادگیری مبتنی برارایه خدمت را این گونه مطرح نمودهاند: این نوع یادگیری موجب ایجاد احساس رضایت فردی، رشد حرفهای، سطح بالاتری از مهارتهای تفکر انتقادی، آمادگی برای انجام فعالیتهای پرستاری در مراکز ارایه خدمات بهداشتی متفاوت و پویا، افزایش آگاهی از نیازهای برآورده نشده در مددجویان، خانواده، جوامع و جمعیتها(17) و سبب کمک به پرورش و توسعه حس نوع دوستی نسبت به دیگران میگردد(1). لونگ و همکاران طی مطالعه خود بیان نمودند که نگرش دانشجویان پس از یادگیری خدمات محور نسبت به سالمندان مثبت و نیز دانش کلی در خصوص سالمندی و درک آنان نسبت به نیازهای سلامت روانی سالمندان افزایش داشته است(19). همچنین او اظهار نمود که این نوع از یادگیری موجب ایجاد تغییر در زندگی، ایجاد یک مدل کارگروهی که موجب تحریک یادگیری فعال میشود، همچنین آموزشهای هدایت شده که کاربردهای دانش را تسهیل میکند، موجب درونی کردن پیامدهای یادگیری و افزایش خود آگاهی و اعتماد به نفس میشود(20). اعضای هیاتعلمی نیز فواید یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت را به صورت بهبود برنامههای آموزش کلاسی همراه با واقعیتهای بالینی، تقویت مهارتهای مدیریت پروژه دانشجویان، رشد مهارتهای رایزنی دانشجویان، افزایش حساسیت به مشکلات پیچیده بالین و بیمارستان و تحریک و رشد خلاقیت دانشجویان را ذکر نمودهاند(17). بهکارگیری روش یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت برای مراکز آموزشی نیز موجب ایجاد تغییر الگو با نقشهای جدید، ایجاد فراگیران با انگیزه، اشتغال در امور مهم و معنادار، ایجاد محیط یادگیری مشارکتی، جو سازمانی مثبت توام با نوع دوستی، ایجاد شاغلین با تفکر خردمندانه و تصمیمگیری مشارکتی میشود(21). یادگیری با ارایه خدمت از طریق تعاملات بین رشتهای مانند پزشکی و پرستاری موجب ایجاد منافع بسیاری برای دانشجویان، دانشکدهها و جامعه شده و دانشجویان پرستاری و پزشکی را برای مشارکت بین رشتهای در آینده شغلی آماده نموده(22) و سبب افزایش توانایی برای کار به عنوان عضوی از یک تیم بین رشتهای میشود(10و23). همچنین تعامل بین آموزش پرستاری و خدمات پرستاری از طریق یادگیری با ارایه خدمت ضمن پیشرفت دانشجویان، سبب رشد و مهارت پرستاران بالینی به عنوان ارایهدهندگان خدمات میشود که این امر موجب ارتقای کیفیت مراقبت پرستاری، بهبود عملکرد پرستاری و کاهش هزینهها میشود(24). همچنین این نوع یادگیری دارای فوایدی برای جامعه ازقبیل توسعه یادگیری درون جامعه، ایجاد مشارکت بین دانشکدهها و سایر ارگانها و سازمانها، برآورده کردن نیازهای جامعه، شناسایی کمبود بودجه برای خدمات اجتماعی و محیطی، آموزشی، مراقبت بهداشتی، سلامت عمومی و محیطی نیز دارد(17). علیرغم وجود فواید یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت، موانع موجود در یادگیری مبتنی بر ارایه خدمت که توسط دانشجویان، دانشکدهها و شرکای جامعه مطرح است شامل: فرصت و وقت کم، مبهم و غیر قابل پیشبینی بودن دنیای واقعی، عدم تناسب این نوع رویکرد یادگیری با سبک یادگیری کلیه دانشجویان(20) فشارکاری سنگین، محدودیت زیربنایی و حمایتی، فقدان منابع مالی و انسانی و مشکلات هماهنگی و برنامهریزی میباشد. موانع ویژه دانشجو از قبیل تعلل و طفره رفتن، ترس از عدم آمادگی، اضطراب شدید در برخورد با مددجویان فقیر، احساس افسردگی و ناامیدی در محیطهای یادگیری با ارایه خدمت و مشکلات ورود به این گروهها است(13). علیرغم وجود برخی از مشکلات و موانع در یادگیری با ارایه خدمت اما شواهد نشان داده است که تقریباٌ 90 درصد دانشجویان در پایان این روش آموزشی، افزایش خودکارآمدی را اظهار کردهاند. تقریبا حدود 30-40 درصد دانشجویان قادر به استفاده از مهارتهای یادگرفته شده در محیط کاری بودند(20).نتیجهگیرییادگیری با ارایه خدمت به عنوان یک رویکرد مبتنی بر جامعه برای آموزش و یادگیری است زیـرا ضمن آماده سازی دانشجویـان بـرای کسـب مهارتهـای شغلی، به آنان اجازهی مشارکت موثر با جامعه را میدهد. این رویکرد فرصتهایی را برای دانشجویان فراهم میآورد تا ارتباط بین تیوری و عمل را در محیطهای واقعی کشف نمایند. خدمات ارایه شده در این نوع یادگیری اغلب معطوف به زمینههای ارتقای سلامت و آموزش بهداشت است. تفکر جز بسیار مهم این رویکرد آموزشی است به طوری که دانشجویان ضمن ارایه خدمت به شناسایی احساسات خود و دیگران و نحوه اداره احساسات و هیجانات میپردازند. از جمله فواید این نوع یادگیری میتوان به یادگیـری اثربخش دانشجویان و آمـاده نمـودن آنهـا برای کسـب مهارتهای برقراری ارتباط موثر، تفکر انتقادی، ایجاد حس مسوولیتپذیری اجتماعی و نیز تعاملات بین رشتهای اشاره نمود. اجرای اصولی این روش مستلزم ورود این رویکرد در برنامههای درسی و آموزشی، هماهنگی و همکاری بین مراکز آموزشی و جامعه، تربیـت و استفاده از مربیـان با تفکر خلاق و انتقادی و برخی تغییرات ساختاری در سیستم آموزشی و بهداشتی- درمانی کشور است که با برنامهریزی صحیـح و اصولی قابل اجرا میباشد. از آنجایی که مسوولیت مراکز آموزشی در طراحی برنامههای اثربخش، آماده نمودن دانشجویان برای یادگیری با کسب تجارب ارایه خدمات اجتماعی است. بنابراین پیشنهاد میشود که موسسات آموزشی ضمن آشناسازی مدیران آموزشی، مربیان پرستاری و ارایهدهندگان خدمات با مفهوم، کاربرد و منافع یادگیری مبتنی بر خدمات، این مدل یادگیری را به عنوان یک رویکرد آموزشی انتقادی در برنامههای آموزشی پرستاران قرار دهند.
|
کلیدواژه
|
یادگیری
|
آدرس
|
دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج), دانشکده پرستاری, گروه بهداشت جامعه, ایران, دانشگاه شاهد, دانشکده پرستاری و مامایی, گروه پرستاری, ایران, دانشگاه علوم پزشکی مازندران, دانشکده پرستاری و مامایی آمل, گروه پرستاری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
pegadis@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|