اصل «وحدت سرزمینی»؛ استلزامات و چالشها
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شباننیا قاسم
|
منبع
|
معرفت سياسي - 1397 - دوره : 10 - شماره : 1 - صفحه:61 -76
|
چکیده
|
اصل «وحدت سرزمینی» از جمله اصول بنیادین در فقه و نظام سیاسی اسلام است. این اصل، که خود منبعث از رسالت جهانی اسلام است، استلزامات عملی در فقه سیاسی بر جای میگذارد. از جمله مهمترین استلزامات آن میتوان به اصل «وحدت امام» و نیز اصالت نداشتن مرزهای جغرافیایی، اعم از مرزهای قراردادی و اعتقادی اشاره کرد. در این نوشتار، از طریق استنباط در منابع معتبر و تحلیل نصوص اسلامی، نشان داده شده است که اصل وحدت سرزمینی ریشه در رسالت جهانی اسلام دارد. در نتیجه، اولاً، به رسالت دولت اسلامی در قبال کل جامعه بشری اشعار دارد. ازاینرو، اولاً جامعه بشری براساس اهداف متعالی اسلام، تعدّدپذیر نیست و بدینروی اصل «وحدت امام یا خلیفه» از اصول ضروری بسیاری از مذاهب اسلامی است. ثانیاً، هرگونه مرزبندی میان سرزمینها، چه اعتقادی و چه قراردادی، غیر قابل توجیه قلمداد میگردد. البته اصل «وحدت سرزمینی»، «اصل وحدت امام» و اصل «نفی هرگونه مرزبندی در میان جوامع بشری»، نگاه آرمانی اسلام در حوزه روابط بینالملل را به تصویر میکشد، لیکن اسلام برای وضعیت موجود بینالملل نیز بدیلی ارائه میدهد که در آن، تعدّد سرزمینی و وجود مرزبندیهای جغرافیایی، تحت شرایطی پذیرفته میشود. اما این مرزبندیها اولاً، رسالت فراملّی دولت اسلامی را از دوش آن برنمیدارد. ثانیاً، ملاک ارزشگذاری افراد قرار نمیگیرد. ثالثاً، مانع اولویت دادن شیعیان بر سایر مسلمانان و نیز مسلمانان بر غیر آنان و همچنین اهل کتاب بر کفّار و مشرکان نمیگردد.
|
کلیدواژه
|
فقه ,اصل «وحدت سرزمینی» ,وحدت امام ,مرزهای اعتقادی ,مرزهای قراردادی
|
آدرس
|
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره, ایران
|
پست الکترونیکی
|
shaban1351@yahoo.com
|
|
|
|
|