>
Fa   |   Ar   |   En
   بررسی سبک فکری مولوی، بررسی موردی: غربت روح در کالبد انسان در مثنوی  
   
نویسنده رزاق زاده شبستری سولماز ,حیدری نوری رضا ,فرخزاد ملک محمد
منبع سبك شناسي نظم و نثر فارسي (بهار ادب) - 1399 - دوره : 13 - شماره : 11 - صفحه:71 -89
چکیده    غربت و غربت اندیشی، موضوعی است که از دیرباز مورد توجه محققان و دوستداران ادبیات عرفانی بوده است.از آنجا که روح از نظر عرفا پس از هبوط و فرو افتادن به تن آدمی همواره در قفس جسم، همچون غریبه‌ای جلوه کرده است و از طرفی مولوی در مثنوی به طور مفصل به‌این مقوله پرداخته است، بر آن شدیم که‌این موضوع را مورد بررسی قرار دهیم.در این پژوهش موضوع مورد بحث، غربت روح در کالبد آدمی، از نگاه مولوی است و در نهایت به‌این سوال پاسخ داده میشود که‌این غربت، از نظر مولوی، مبتنی بر چه اصولی است و مولوی چه واکنشی به‌این غربت نشان میدهد و سرانجام این غربت به کجا می انجامد.غربتاندیشی مولوی مبتنی بر چهار پیش فرض اساسی است؛ اینکه انسان متشکل از دو بخش روح وجسم است. اصل و بنیاد انسان روح است نه جسم. روح انسان، منشا الهی داردو انسان بهدلیل تفاوت ذاتی که با سایر مخلوقات و موجودات دارد، دایم سرگردان و بیقرار است.از این رو‌میوان بر اساس بینش عرفانی، غربت روح راکه مولانا بیان میکند، در یکچرخه‌ از آفرینش روح تا بازگشت آن به : روح پیش از دنیا، هبوط،عروج و غم هجران و فراقتقسیم کرد.از آنجا که مولوی در سراسر مثنوی معنوی، میل ابدی به رهایی روح ازتنگنای جسم دارد، جستجو در بارۀ این چرخه ضروری مینماید.
کلیدواژه مولانا ,روح ,جسم ,غربت ,رهایی
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, ایران
پست الکترونیکی mmfzad@iau-saveh.ac.ir
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved