تبیین جایگاه قابوسنامه در تاریخ اندرزنامهنویسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
موسوی جلال
|
منبع
|
پژوهشنامه ادبيات تعليمي - 1399 - دوره : 12 - شماره : 46 - صفحه:23 -50
|
چکیده
|
اندرزنامهنویسی و تعلیم در ادبیات، سنتی است که سابقۀ آن به ایران باستان میرسد. نقل تجارب عملی و حِکَم در قالب کلمات قصار، ضربالمثل و حکایات، در آن دوره بهصورت گسترده رایج بوده است. این میراث گسترده بهصورتهای مختلف به دورۀ اسلامی منتقل شد و رفتهرفته با عناصر اسلامی درآمیخت و بنا بر اقتضائات این دوران دچار تحولاتی شد. قابوسنامه یکی از اولین و مهمترین متون اندرزنامهای در ادبیات فارسی است که در مسیر این انتقال و تحولات قرار دارد. این مقاله در پی آن است تا با بررسی سبک و درونمایۀ قابوسنامه و مقایسۀ آن با اندرزنامههای پیشین و برخی اندرزنامههای معاصرش، آشکار کند این اثر چه نسبتی با سنت اندرزنامهنویسیِ پیش و پس از خود دارد. بررسیها نشان داد بر اساس تعلق خاطر آل زیار و نویسندۀ قابوسنامه به ایران باستان و آشنایی این نویسنده با زبان پهلوی، این اثر در سبک و محتوا، قرابت بسیاری به سنت اندرزنامهنویسی پیشین دارد. برخلاف این امر صبغۀ اسلامی آن در مقایسه با اندرزنامههای معاصرش اندک و دور از انتظار است. ازاینرو قابوسنامه حامل میراث اندرزنامهای پیشینیان در ادبیات فارسی است و مولفهها و عناصر آن را در دوران اسلامی نمایندگی میکند.
|
کلیدواژه
|
قابوسنامه، اندرزنامهنویسی، ایران باستان، دورۀ اسلامی
|
آدرس
|
دانشگاه پیام نور, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
j.mousavy@yahoo.com
|
|
|
|
|