بررسی و تحلیل حل مسئله در کلیله و دمنۀ نصرالله منشی و مثنوی مولوی بر اساس نظریۀ جان دیویی (با تاکید بر داستان بوف و زاغ و شیر و نخجیران)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بیرانوند یوسف علی ,صحرائی قاسم
|
منبع
|
پژوهشنامه ادبيات تعليمي - 1398 - دوره : 11 - شماره : 44 - صفحه:87 -106
|
چکیده
|
کلیله و دمنه و مثنوی معنوی مولوی از تمثیل برای بیان آموزشهای اخلاقی، تربیتی و... کمک گرفتهاند. یکی از آموزشهای تربیتی این دو کتاب، روش حل مسئله بهشیوهای خلاقانه است. حل مسئله عبارت است از تلاش ذهنی بهمنظور پیدا کردن روشی مناسب برای حل کردن مسئله. جان دیویی از جمله کسانی است که روشی منطقی برای حل مسئله ارائه کرده است. روش او پنج اصل بدین صورت دارد: 1. تشخیص مسئله، 2. تعریف و بازنمایی مسئله، 3. پیدا کردن راه مناسب، 4. عمل کردن روی راهحلهای مناسب و پیشبینی نتایج، 5. نگاه به عقب و ارزشیابی نتایج فعالیتها. در این پژوهش تلاش شده است که با روش توصیفیتحلیلی، حکایت «بوف و زاغ» از کتاب کلیله و دمنه و حکایت «شیر و نخجیران» از کتاب مثنوی معنوی مولوی، با تکیه بر روش حل مسئلۀ دیویی مورد بررسی قرار گیرد. سوال اساسی در این باره آن است که روش بیان، ویژگیها و مراحل داستانی روش حل مسئله در این دو حکایت چگونهاند؟ نتیجه آن است که در هر دو کتاب با روش تمثیل حیوانی تلاش شده است روش حل مسئله بیان شود. شخصیتهای دو داستان با خلاقیت و طبق مراحل حل مسئلۀ دیویی پیش رفته و توانستهاند دشمنان را از بین ببرند. نگاه کلیله و دمنه به پیروزی، مادیگرایانه است درحالیکه مولوی تفسیری عرفانی از پیروزی دارد.
|
کلیدواژه
|
کلیله و دمنه، مثنوی معنوی، مولوی، حل مسئله، خلاقیت، جان دیویی
|
آدرس
|
دانشگاه لرستان, ایران, دانشگاه لرستان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
ghasem.sahrai@yahoo.com
|
|
|
|
|