بررسی تاریخمحور تحول موضوعات شعر تعلیمی قرن چهارم تا هشتم
|
|
|
|
|
نویسنده
|
شعبانلو علیرضا ,مرادی خدیجه
|
منبع
|
پژوهشنامه ادبيات تعليمي - 1396 - دوره : 9 - شماره : 36 - صفحه:137 -170
|
چکیده
|
یکی از انواع ادبی مهم که بخشهای عظیمی از شعر فارسی را در بر گرفته، بیان مباحث اخلاقی در لابهلای اشعار است. در واقع کمتر شاعر و نویسندهای هست که دغدغۀ تعلیمی و اخلاقآموزی نداشته باشد. این رویکرد در همان اشعار نخستین قرن سوم و چهارم رخ نموده است؛ بهگونهای که شهید بلخی در شعری که به نخستین غزل فارسی زبانزد است، بر اساس روایتی به پند غیرمستقیم روی میآورد. شعر قرن چهارم و پنجم هرچند بیشتر تغزلی و توصیفی است، جانب تعلیمی و اندرزی آن نیز فروگذار نشده است. رودکی، فردوسی، کسایی مروزی و ابوشکور، هریک در ادبیات تعلیمی شناختهشدهاند. در انتقال شعر فارسی از قرن چهارم و پنجم به شعر قرن ششم و هفتم هجری، بهدلیل رواج اندیشهها و نگرشهای آسمانی و عرفان و تصوف و پیشرفتهای علمی، مباحث اساسی در ادبیات تعلیمی نیز دگرگون شد؛ بهگونهای که بر اساس مطالعۀ حاضر، علاوه بر حفظ بیشتر اندرزهای مشترک سدههای پیشین، اندیشههای تعلیمی جدیدی بنا به نگرشهای تعلیمی به شعر تعلیمیعرفانی فارسی افزوده شده است. در این مقاله با مطالعۀ اکثر شعرهای این چند قرن، ادبیات تعلیمیاندرزی این دو دوره (سبک خراسانی و سبک عراقی) بررسی و مقایسه شده است. نتیجه این است که شعر تعلیمی با ورود عرفان و تصوف، غنای بیشتری مییابد و به نگرشهای آسمانی و دگرگونی دست مییابد و از این راه، کمیت و کیفیت اندرزها و تعلیم اخلاقیات متعالی میشود.
|
کلیدواژه
|
ادبیات تعلیمی، اخلاق در سبک خراسانی، اخلاق در سبک عراقی، تحول موضوعات تعلیمی
|
آدرس
|
پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
khadijehmoradi66@yahoo.com
|
|
|
|
|