ارائه مدل پارادایمی هوش سازمانی با رویکرد داده بنیاد

زمینه و هدف: هوش سازمانی به عنوان یکی از متغیرهای مهم در حوزه منابع انسانی به شمار می‌رود که بیش از پیش مورد توجه صاحب نظران قرار گرفته است. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر ارائه الگوی پارادایمی هوش سازمانی در شرک بیمه البرز بود. روش‌شناسی: پژوهش حاضر از نوع کیفی و با راهبرد نظریه‌ زمینه‌ای و از نظر هدف نیز پژوهشی کاربردی بود. مشارکت‌کنندگان 15 نفر خبره آشنا با هوش سازمانی بودند که با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند. ابزار پژوهش مصاحبه‌های عمیق نیمه ساختاریافته بود و مصاحبه‌ها تا 16 مورد به اشباع نظری رسید. روایی کیفی داده‌ها، با استفاده ازنظرت 5 استاد و خبره صورت گرفت و به‌منظور سنجش پایایی نیز از شاخص کاپا استفاده شد(0.81=k). برای تجزیه‌وتحلیل داده‌ها از روش کدگذاری سه‌گانه باز، محوری و انتخابی استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد «فناوری»، «منابع» و «نوآوری‌‌های سازمانی» به‌عنوان شرایط علّی؛ «فرهنگ» و «ساختار سازمانی» به‌عنوان شرایط زمینه‌ای؛ «عوامل کلان»، «عوامل مدیریتی» به‌عنوان شرایط مداخله‌گر؛ «فرایند و استراتژی سازمان»، «ارتباطات برون‌سازمانی» و «دانش سازمانی» به‌عنوان راهبردها و «مشارکت سازمانی» و «عملکرد سازمان» به‌عنوان پیامدهای هوش سازمانی در شرکت بیمه البرز هستند. همچنین مقوله مرکزی پژوهش، توسعه هوش سازمانی انتخاب شد که ازنظر جامعیت و انتزاعی بودن سایر مقولات را در خود جای می‌دهد. نتیجه‌گیری: با توجه به مدل پیشنهادی حاضر، نتایج این پژوهش می‌تواند در جهت ارتقای اهداف سازمانی و رضایت ذینفعان مختلف شرکت بیمه البرز موردتوجه قرار گیرد.

Presentation of paradigmatical model of organizational intelligence by Grounded theory:

Background and Aim: Organizational intelligence is considered as one of the important variables in the field of human resources that has been increasingly considered by experts. Accordingly, the purpose of this study was to present a paradigm model of organizational intelligence in Alborz Insurance Company. Methodology: This was a qualitative study and was carried out by databased approach. It also aimed to be a practical research as its goal. The participants were 15 specialists, familiar with organizational intelligence and insurance and were selected using targeted sampling method. Semiorganized deep interviews were employed for the study and up to 16 of them yielded in theoretical saturation. Qualitative validity of the data was verified under supervision of 5 specialists and professors and to assess the reliability Kapa index (K=0.81) was used. In order to analyze the data, three coding methods of Open, Axial and Selective by the software Maxqda18 were employed. Findings: As causative condition, Technology, Resources and Organizational innovations; Culture and Organizational structure as contextual condition; LargeScale factors, Managemental factors as intruding condition; Process and organization strategy, Extraorganizational and Organization knowledge as strategies and organizational cooperation and organization performance were considered as consequences of organizational intelligence in Alborz insurance co. And also, organizational intelligence development, that includes other matters in the sense of inclusiveness and abstractness, was selected as central research matter. Conclusion: Considering the present proposed pattern, the results of the study can be of interest for promotion of organizational goals and satisfaction of different beneficiaries of Alborz insurance co.