|
|
زمان به مثابۀ دالّ مرکزی در اندیشۀ داریوش شایگان
|
|
|
|
|
نویسنده
|
پاسالاری بهجانی فاطمه ,شامحمدی رستم ,خیاطیان قدرت الله
|
منبع
|
تاملات فلسفي - 1402 - دوره : 13 - شماره : 30 - صفحه:57 -86
|
چکیده
|
نوشتار حاضر بر مبنای روش تحقیق توصیفی - تحلیلی میکوشد جایگاه زمان را در نظام فکری داریوش شایگان به خصوص ظهور و بروز آن در قلمرو فرهنگ سنتی و مدرن، شعر، نقاشی و رمان مورد ارزیابی قرار دهد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که او دالّ مرکزی یا هستۀ مرکزی فرهنگ را زمان میداند. این هستۀ مرکزی در فرهنگهای سنتی مشرقزمین، زمان اسطورهای و در فرهنگ مدرن غرب، زمان خطی است. او با تعلق خاطری عمیق که به زمان اسطورهای و تجلیات آن دارد می کوشد با نقبزدن به اندیشههای گوناگون آن را بیابد. از نظر شایگان، هرچند با ظهور مدرنیته در فرهنگ غرب، زمان اسطورهای به محاق رفت و زمان خطی به جای آن قرار گرفت، اما در پایان قرن بیستم در پی انقلاب الکترونیک، زمان خطی جای خود را به زمانِ حالی جهانی داد که قرابت زیادی با زمان اسطورهای دارد. البته که نباید از اختلاف هستیشناسانه آنها غافل بود. سرانجام، این سعی و تلاش شایگان او را به سوی رمان سوق میدهد و زمان اسطورهای آغازین را در رمان « در جستجوی زمان از دست رفته» مارسل پروست مییابد.
|
کلیدواژه
|
داریوش شایگان، فرهنگ، زمان، زمان اسطورهای، محاق زمان اسطورهای، انقلاب الکترونیک
|
آدرس
|
دانشگاه سمنان, دانشکدۀ علوم انسانی, ایران, دانشگاه سمنان, دانشکدۀ علوم انسانی, گروه ادیان و عرفان, ایران, دانشگاه سمنان, دانشکده علوم انسانی, گروه ادیان و عرفان, ایران
|
پست الکترونیکی
|
khayatian@semnan.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|