>
Fa   |   Ar   |   En
   معطوف بودن اخلاق به عینیت و عینیت‌گرایی درباره‌ی اخلاق  
   
نویسنده اصغری علی
منبع تاملات فلسفي - 1399 - دوره : 10 - شماره : 25 - صفحه:151 -182
چکیده    بستر کاوش مقاله‌ی پیش رو، بحث عینیت اخلاق است که در حوزه‌ی فرااخلاق مطرح می‌شود. اتخاذ موضع درباره‌ی این که آیا اخلاق عینی هست یا نه (و اگر عینی است، از چگونه عینیتی برخوردار است) کانون بحثهای هستی‌شناختی فرااخلاق بوده است. تحلیل تجربه‌ی اخلاقی متعارف (شهودها و دریافتهای افراد غیرفیلسوف) درباره‌ی عینیت اخلاق، نزد متفکران فرااخلاق جایگاه ویژه‌ای دارد و ایده‌های فلسفی را خود بر زمینه‌ی این تحلیل بنا می‌کنند. اما در این سیر و تحلیل، معمولاً مرز تجربه‌ی اخلاقی متعارف با ایده‌های فیلسوفان مبهم است. مقاله‌ی پیش رو تلاشی است در تفکیک «معطوف بودن اخلاق به عینیت (مباع)» به‌عنوان جهت‌گیری تجربه‌ی اخلاقی متعارف، از «عینیت‌گرایی درباره‌ی اخلاق» به‌عنوان یک جهت‌گیری نظری در فرااخلاق. این تفکیک، اولاً معلوم می‌کند که مباع به چه معنی و چگونه در فرااخلاق نقش ایفا می‌کند زیرا هم رابطه‌ی آن با نظریه‌ی فرااخلاقی به‌طور کلی روشن خواهد شد و هم این که چگونه عینیت‌گرایی را در موقعیت اولیه‌ی بهتری نسبت به نظریه‌های رقیب قرار می‌دهد. نقشی که برای مباع تبیین خواهیم کرد، بر اساس برخی مطالعات حوزه‌ی روان‌شناسی فرااخلاق به چالش کشیده شده است. از این بحث کرده‌ایم که چرا این چالش نمی‌تواند مباع را زیر سوال برد. ناعینی‌انگاران برای وانهادن مباع و غلبه بر موقعیت اولیه‌ی بهتر عینیت‌گرایی ناگزیرند استدلال(های) قوی اقامه کنند. خواهیم دید که دو استدلال علیه وجود امور واقع عینی اخلاقی، به هدفشان دست نمی‌یابند.
کلیدواژه تجربه‌ی اخلاقی، اختلاف نظر اخلاقی، مباع، امور واقع عینی اخلاقی، ناعینی‌گرایی
آدرس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی, گروه مطالعات کاربردی اخلاق, ایران
پست الکترونیکی drghobar@gmail.com
 
   Objective Tendency of Morality and Objectivism about Morality  
   
Authors Asghari SeyyedAli
Abstract    Nagel and Williams have identified the problem of moral luck as arising from a tension between the control principle and our moral practices. Some believed that there is a real and unsettling problem has been stated in contemporary philosophy. Not all agree, however. Michael Moore has claimed that the problem of moral luck is not a genuine problem in its own right, but that it boils down to the classic problem of free will. The second claim of Moore is about Nagel’s notion of control; Nagel is wrong about his idea of control – to control a result is to control all factors necessary to that result. This incompatibilist notion of control, according to Moore, has no usage in the ordinary activity of moral assessment. The aim of the first section of this paper is to formulate and discuss the problem of moral luck, thereby dealing with the question: ‘how to understand the problem of moral luck?”. The second section deals with the analysis and examination of the compatibilist concept of control as presented by Moore. In this study, these two claims have been separated and concluded that the first is right and the second is wrong.
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved