|
|
تجلی ذاتی خدا در کائنات به روایت عهد عتیق و قرآن با تکیهبر تفاسیر عرفانی قرن سیزدهم میلادی و قرن هفتم هجری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
الوان سعیده ,قنبری بخشعلی ,آرام محمدرضا
|
منبع
|
عرفان اسلامي - 1402 - دوره : 19 - شماره : 76 - صفحه:147 -164
|
چکیده
|
یکی از راههای شناخت خداوند، از طریق درک تجلی ذاتی خدا در کائنات است که به کمک اسماء و صفات و افعال حاصل می شود. یهودیان بهرغم پایبندی به توحید در متون دینی و معتبرشان، بعضاً تمثل و تجسد را به ذات الهی نسبت دادهاند درحالیکه قرآن کریم باوجود پذیرش تمثل برای برخی موجودات، تمثل و تجسد را برای ذاتخداوند نفی می کند و قائل به تجلی ذاتی در تمام خلقت است. خدا در عهد عتیق با اسامی متعددی معرفیشده و در مواردی صفات انسانی دارد و بر یهودیان به طرقی ملموس، متجلی میشود. حضور خداوند در سراسر عهد عتیق با عنوان «شخینه» بهمثابه مخلوقی جدای از خداوند به بندگان اعلامشده و حضور خداوند در بین مردم به حضور شخینه مشروط است درحالیکه قرآن، حضور الهی را دائمی می د اند. تجلی ذاتی خدا در قرآن بهگونهای است که شائبه تشبیه در آن نباشد درحالیکه در تورات دستکم در مواردی به حضور مستقیم و تصورات انسانی از خداوند اشارهشده است و همین استفاده از الفاظ انسانی و نسبت دادن رفتارهای انسانی به خداوند در عهد عتیق، شناخت خدا را از مدار تنزیه وارد مدار تشبیه نسبتاً شدیدی میکند؛ هرچند که میتوان وجود چنین عباراتی را صرفاً برای نزدیکتر ساختن مفهوم ذات الهی به ذهن بشر دانست و آنها را بهمنظور درک عامه بهگونهای تاویل نمود که با تنزیه خداوند منافات نداشته باشد ولی هیچ کتابی مانند قرآن، به تنزیه خداوند از هرگونه باور شرکآلود نپرداخته است. بر اساس آموزههای قرآن، خداوند در همه مخلوقات تجلی کرده است و ذات الهی قابلرویت نیست و نخواهدبود.
|
کلیدواژه
|
خدا، تجلی، ذات، قرآن، عهد عتیق، تورات، مقایسه، تطبیقی
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, گروه علوم قرآن و حدیث, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی, گروه علوم قرآن و حدیث, ایران
|
پست الکترونیکی
|
moh.aram@iauctb.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
the intrinsic manifestation of god in the universe according to the old testament and the quran, based on mystical interpretations of the 13th and the 7th century
|
|
|
Authors
|
alvaan saideh ,ghanbari bakhshali ,aram mohammadreza
|
Abstract
|
one of the ways to know god is through the manifestation of his essence in the universe by his names, attributes and actions. the jews, despite their adherence to monotheism, have sometimes attributed representation and incarnation to the divine essence while the quran, despite accepting representation for some beings, denies representation and incarnation for the essence of god. god is introduced in the old testament by many names and in some cases has human attributes and is manifested to the jews in tangible ways and shekhinah in the old testament is a symbol of god's material presence, while the holy quran recognizes the divine presence as permanent and expresses god's closeness to man closer than the jugular vein. the divine essence is more glorious in the quran than in the old testament, but in the torah it sometimes refers to the direct presence and human conception of god however, the jews later interpreted such verses. nevertheless, it seems that the use of human words and human behaviors for god brings the knowledge of god from the circuit of purification into the circuit of simile. of course, the existence of such expressions can be considered only to bring the concept of divine essence closer to the human mind, but no book like the quran has purified god from any polytheistic belief.
|
Keywords
|
god ,manifestation،essence،quran،old testament#comparative.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|