>
Fa   |   Ar   |   En
   تحلیل استعاره‌ شناختی عشق از منظر عرفانی در بعضی از اشعار مثنوی مولوی و غزلیات بیدل دهلوی  
   
نویسنده عزیزی­منامن مهرانگیز ,شادمنامن محمدرضا ,سبزعلیپور جهاندوست ,احدزاده سعید
منبع عرفان اسلامي - 1401 - دوره : 18 - شماره : 71 - صفحه:353 -375
چکیده    در نگاه عرفانی، به ویژه عرفان عاشقانه، عشق قطب عالم آفرینش و اساس موضوع و منشا پیدایش انسان‌ها و عالم هستی است. خداوند حکم «کُنْتُ کَنزا مَخفّیا فَاَحبَبْتَ اَن اُعْرَف فَخَلَقْتُ الخلَقَ لاُِعرَف» (رجایی بخارایی: 591). دلیل آفرینش آدمی را عشق و عاشقی می‌داند و شاعران عارف‌پیشه و اهل عرفان زیباترین و عمیق‌ترین تعابیر در مختلف کلام و اندیشه را برای عشق بیان کرده‌اند. مولانا جلال‌الدین محمد بلخی و عبدالقادر بیدل دهلوی ازجمله عارفان شاعری هستند که عشق را با زیباترین و عمیق‌ترین تعابیر استعاری به‌تصویرکشیده و مفهوم‌سازی نموده‌اند. مولوی در استعاره‌های شناختی خود از عشق در قلمرو مبدا از عناصری مانند آتش، می، جانداری، طبیب، نور، راه، قاتل، سفر و غیره بهره می‌برد و از این میان سه عنصر آتش، می و جانداربودن عشق بیشترین بسامد را در مثنوی‌ دارد درحالی‌که بیدل چهره‌ای انتزاعی‌تر از عشق نسبت به مولوی ارائه می‌کند و استعاره‌های شناختی او شعله، حرف، مکتوب، خورشید، وادی، دُرّ، نقش، انجمن، گنج، اسرار، منزل و غیره است. بیدل هنگام خلق استعاره‌های شناختی، آگاهانه ابهامی را در کلام خود قرارمی‌دهد که باعث پیچیدگی ظاهری کلام می‌شود. امّا با گسترش کلام به‌کمک کلمات عادی دست به گسترش استعاره‌ خود و تفهیم اندیشه‌اش می‌زند و خوشه‌های تصویری زیبایی را می‌آفریند. وی عشق را همچون دریا، آفتاب، آب، وادی، سلطان، پهلوان، حکیم، آینه، طریق و غیره می‌داند.
کلیدواژه عشق ,مثنوی مولوی ,غزلیّات بیدل ,استعاره شناختی ,عرفان عاشقانه.
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال, دانشکده علوم انسانی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد خلخال, دانشکده علوم انسانی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد رشت, دانشکده علوم انسانی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران, دانشگاه فرهنگیان, دانشکده علوم انسانی, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved