>
Fa   |   Ar   |   En
   معرفت به حق از نظر عرفا  
   
نویسنده نظری ماه
منبع عرفان اسلامي - 1399 - دوره : 17 - شماره : 66 - صفحه:153 -172
چکیده    شناخت خداوند بلندمرتبه ، به دو صورت ممکن می شود: شناختی که از راه وصول علم است وشناختی که ازراه وصول ِحال است، چنان که حاصل سیروسلوک عارف درمشرب شیخ محمودشبستری، معرفت، فنای درحق است.معرفت به حق، عاری شدن ازصفات بشری است تازمانی که حضورفرد درمیان است، بنده درحجاب خودی باقی می ماند.معرفت ، براساس آگاهی وتغییرسطح آگاهی بشری است زیرا تا تن در دیگِ محنت وابتلای آتش ریاضت گداخته نگردد به کمال ومعرفت دست نمی یابد. انسان زمانی مُدرک حق وجهان هستی می شودکه صاحب مقام شده وبه مساله استبطان وبینندگی، دست یافته باشد.زمانی که سالک ازخود پرستی فارغ نشود، خداپرست نمی گردد.اول قدم بایدبنده بود تا باریاضت وعنایت الهی آزادی یابد. زیرا هدف ازمعرفت ِسالک، جهت وصال نیازبه زمان وادوات مادی دارد چون برای سیر به کمال، دل ِآدمی به روزگار نیازمند است. اسباب وادوات یا مُلکی(آن چه مربوط به قالب وظاهر)اندویا ملکوتی(هرچه تعلق به باطن دارد چون:حضور، خشوع، محبت، شوق و..). اهمیت موضوع دراین عبارت خلاصه می شود که آیا عرفا در مورد معرفت دارای آرای یکسانند یاخیر؟ این مقاله با شیوه توصیفی – تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مساله این است که آیا ریاضت وسیر وسلوک به تنهایی منجر به معرفت می‌شود ؟یا عنایت باید شامل عارف گردد؟ همچنین آیا معرفت دارای مراتبی است ؟ آیا عارف می‌تواند ذات الهی را آن چنان که هست ادراک کند؟
کلیدواژه معرفت ,ریاضت ,عرفا ,عنایت
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج, گروه زبان و ادبیات فارسی, ایران
پست الکترونیکی nazari113@yahoo.com
 
     
   
Authors
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved