|
|
تاثیر انتقال سیادت کاریزمایی در شکلگیری قیام محمد نفس زکیه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نجفیان رضوی لیلا ,فرخنده زاده محبوبه
|
منبع
|
تاريخ اسلام و ايران - 1400 - دوره : 31 - شماره : 49 - صفحه:173 -201
|
چکیده
|
در سال 145ق. اولین قیام حسنیان به رهبری محمدبن عبداللهبن حسن رقم خورد. این قیام در حالی شکل گرفت که در میان علویان شخصیت های برجسته تری به لحاظ شیخوخیت، جایگاه علمی و تعدد یاران حضور داشتند و در راس آنان امام جعفر صادق(ع) بود. ضمن آنکه در میان سادات حسنی نیز عبدالله محض پدر محمد از جایگاهی ویژه برخوردار بود. با پذیرش تصریح منابع بر پرهیز امام(ع) از هرگونه فعالیت سیاسی در اواخر عهد اموی، می توان این پرسش را مطرح کرد که چه عاملی در پذیرش رهبری محمدبن عبدالله با وجود در قید حیات بودن پدرش نقشی محوری داشته و مشارکت گروه های مختلف مردمی در قیام او را باعث شده است؟ نتیجۀ پژوهش حاضر بر مبنای نظریۀ شخصیت کاریزمایی وبر، حاکی از آن است که عبدالله محض از سیادتی کاریزماتیک برخوردار بود. در بحران های اواخر دورۀ اموی، طرح موفق او برای انتقال سیادت کاریزمایی به فرزندش محمد و پذیرش آن از سوی حامیان، با برجسته سازی ویژگی های نفس زکیه، استفاده از همانندسازی اسطوره ای و جلب نظر دستگاه گردانندۀ اجتماع کاریزمایی در میان هاشمیان صورت گرفت. از این رو، با ادامۀ بحران و همچنین تبلیغات و حمایت عبدالله در آغاز خلافت عباسی، محمد در زمان حیات پدر قیام کرد و با وجود عدم برخورداری از شیخوخیت، از حمایت گروه های مختلف مردمی برخوردار شد.
|
کلیدواژه
|
حسنیان، عبدالله محض، محمد نفس زکیه، ماکس وبر، سیادت کاریزماتیک
|
آدرس
|
دانشگاه فردوسی مشهد, گروه تاریخ, ایران, دانشگاه فردوسی مشهد, گروه معارف, ایران
|
پست الکترونیکی
|
farkhondehzadeh@um.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
The Effect of the Transfer of Charismatic Authority on the Formation of Muhammad Nafs Zakyya’s Uprising
|
|
|
Authors
|
Najafian Razavi Leila ,Farkhondehzadeh Mahboobeh
|
Abstract
|
Under the leadership of Muhammad ibn ’AbdAllah ibn Hassan, the Hassanids staged their first uprising in 145 AH. It occurred when there were more influential personalities among the Alavids in terms of eldership, scientific rank, and the number of companions. Imam Ja’far (AS) was at the head of them. Meanwhile, Muhammad’s father, ’AbdAllah alMah, held a special position among the Hassanids. By acknowledging the emphasis sources on the Imam’s avoidance of any political activity during the late Umayyad’s period, the question can be asked what factor played a pivotal role in accepting the leadership of Muhammad ibn ’AbdAllah and involvement of the various group in his uprising, even though his father was still alive? Based on Weber’s charismatic personality theory, the current study’s findings suggest that ’AbdAllah alMahḍ possessed charismatic authority. During the late Umayyad period’s crisis, he devised a successful strategy to pass charismatic authority to his son Muhammad and have it accepted by his followers by emphasizing the characteristics of Nafs Zakyya, using mythical imitation, and attracting the charismatic community’s attention among the Hashimids. As a result of the continuing crisis and ’AbdAllah’s support and propaganda at the start of the Abbasid caliphate, Muhammad revolted during his father’s lifetime. Despite his lack of eldership, he was backed by numerous prominent groups.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|