مبانی و ریشههای مشروعیت شاه در دورۀ اشکانی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نادری فرشید
|
منبع
|
تاريخ اسلام و ايران - 1397 - دوره : 28 - شماره : 39 - صفحه:107 -131
|
چکیده
|
اشکانیان در هنگامۀ حساسی پادشاهی خود را بنیان نهادند. سلوکیان بهعنوان جانشینان اسکندر، بخش بزرگی از آسیا را در تصرف خود داشتند و یونانیگری یا همان «هلنیسم» در اجزای گوناگون زندگی ازجمله سیاست، فرهنگ و هنر نفوذ کرده بود. در چنین شرایطی اشکانیان که دارای ریشههای قبیلگیِ استواری بودند، تلاش خود را بهمنظور بیرونراندن سلوکیان از سرزمین ایران و بنیاننهادن یک دودمان شاهی نوین آغاز کردند. در این میان، ارشَک، بنیادگذار پادشاهی اشکانی نقش اساسی و سرنوشتسازی را برعهده داشت. پادشاهی نوبنیاد اشکانی نیازمند کسب وجهه و مشروعیت سیاسی بود. در این فرایند با توجه به زمانۀ حساس و دشوار اشکانیان، مبانی و ریشههای مشروعیت پادشاه بهآرامی در حال شکلگرفتن و تکوین بود. مقالۀ پیشِروی در تلاش است اجزای پیچیده، درهمتنیده و چندوجهی مشروعیت سیاسی در دورۀ اشکانی را مورد بررسی قرار دهد. براساس نتایجِ بهدستآمده، مهمترین مبانی و بنیانهای مشروعیت و مقبولیت پادشاه در دورۀ اشکانی عبارت بودند از: سنتهای قبیلگی و دودمانی که بازتاب اساسی آن را در شخصیت ارشَک میتوان جست، سنتهای کهن ایرانی و بهشکل مشخص خود سنتهای شاهانۀ هخامنشی و سنتهای مشروعیتبخش یونانی و به تعبیر درستتر آن سلوکی.
|
کلیدواژه
|
اشکانیان، شاه، مشروعیت، سنتهای هخامنشی، سنتهای سلوکی، ارشَکیکم
|
آدرس
|
دانشگاه شهید چمران اهواز, گروه تاریخ, ایران
|
پست الکترونیکی
|
f.naderi@scu.ac.ir
|
|
|
|
|