مدیریت بدن در زنان فوتبالیست

هدف مطالعۀ حاضر، بررسی نحوۀ مدیریت بدن توسط ورزشکاران زن فوتبال با توجه به ناسازگاری دو هویت زنانگی و ورزشکاری در متن فوتبال و خارج از آن است. در این پژوهش، به روش تحقیق کیفی تحلیل پدیدارشناختی به مصاحبۀ عمیق و نیمه‌ساختاریافته با هشت فوتبالیست زن لیگ برتر فوتبال (19 تا 27 سال) پرداخته شد. جمع‌آوری داده‌ها تا حد رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. کلیۀ مصاحبه‌ها ضبط و سپس مکتوب شد. تحلیل یافته‌ها در حین گردآوری داده‌ها و بعد از آن انجام گرفت. برخی از شرکت‌کنندگان اظهار داشتند زنانگی و ورزشکاری با یکدیگر سازگارند و در هر دو متن ورزش و خارج از آن، این دو هویت را آشکار ساختند. برخی دیگر بیان کردند که زنانگی و ورزشکاری ناسازگار هستند. سه تجربۀ کلی در رویارویی با این ناسازگاری توسط شرکت‌کنندگان بیان شد: 1. آشکارکردن هویت ورزشکاری در متن ورزش و هویت زنانگی در متن خارج از ورزش؛ 2. برجسته‌کردن هویت زنانگی در هردو متن؛ 3. برجسته‌کردن هویت ورزشکاری در هردو متن. به‌طورکلی بازیکنان زن فوتبال از طریق مدیریت بدن و ظاهر از جمله پوشش، آرایش، دست‌کاری مو و بدن، لحن صدا، رفتار و وظایف نقش‌های جنسیتی، هویت زنانگی یا ورزشکاری خود را تقویت می‌کنند و آن را راهبردی برای کاهش فشارهای ناشی از ناسازگاری دو هویت درک می‌کنند. همچنین یک هم‌پوشانی بین وجود یا نبود سازگاری با نوع مدیریت بدنی که توسط بازیکنان زن فوتبال به‌کار رفته آشکار شد.

body management in female soccer players

the objective of this research was to examine the manner in which exceptional female soccer pla​yers navigate the intersection of their feminine and athletic personas both within and beyond the realm of athletics. phenomenological analysis, a qualitative research procedure, was employed in this investigation. in order to collect data, an in-depth and semi-structured interview was carried out with eight female soccer players aged 19-27  who were members of the iranian super league. utilizing the theoretical sampling procedure, data collection continued until theoretical saturation was reached. following recording, each interview was transcribed by hand, line by line. analysis of findings was conducted both during and subsequent to data collection. certain participants held the perception that their feminine and athletic personas were harmonious in social and athletic settings. as reported by other participants, athleticism and femininity are diametrically opposed. three overarching experiences are employed to address this incompatibility. 1. disclosing their feminine identities in social contexts and their athletic identities in sports contexts. 2.emphasizing the feminine characteristic in both settings. 3. emphasizing the athletic brand in both contexts. to alleviate the negative tensions and pressures caused by this conflict, female soccer players manage their feminine or athletic identities through appearance and body management, including apparel, makeup, hair and body manipulation, behavior, tone of voice, and gender role tasks. perceptions of the (in)congruence between the athletic and feminine identities of female soccer players and the type of body management they employed were found to overlap.