آسیب‌شناسی مشارکت سیاسی زنان شهر تهران بر اساس نظریۀ زمینه‌ای

موضوع مشارکت سیاسی زنان در کشورهای درحال‌توسعه، پدیدۀ پیچیده‌ای است و به پویایی و توسعۀ نظام‌های سیاسی مربوط می‌شود. هدف این پژوهش، درک و تحلیل وضعیت مشارکت سیاسی زنان است که با روش‌شناسی کیفی و روش نظریۀ زمینه‌ای انجام شد. به این منظور با هفده زن ساکن شهر تهران که با روش نمونه‌گیری هدفمند و ترکیبی از راهبرد‌های گلوله‌برفی و حداکثر تغییرات انتخاب ‌شده بودند، مصاحبه‌های عمیق و نیمه‌ساختاریافته انجام شد. پس از تحلیل داده‌ها، 85 کد اولیه، هفت مقوله محوری و یک مقولۀ هسته از خلال نظام کدگذاری داده‌ها استخراج شد: شرایط علی (مسائل و چالش‌های اقتصادی، حکمرانی برابرمحور)، شرایط زمینه‌ای (ساختار سیاسی نابرابر و چالش‌های مردسالارانه)، شرایط مداخله‌گر (عوامل شخصیتی- روحی)، راهبرد‌ها (شایسته‌سالاری و ایجاد بستر شکوفایی) و پیامدها (کنشگری فعال سیاسی زنان و طرد انفعال سیاسی). همچنین «مشارکت سیاسی زنان؛ کنشی معنادار و چندوجهی» به‌عنوان مقولۀ هسته احصا شد و درنهایت مدل پارادایمی مستخرج از داده‌ها تنظیم شد. یافته‌ها بر این دلالت دارند که زنان در مشارکت سیاسی عاملان و کنشگرانی فعال بوده و دست به کنش‌های مبتنی بر زمینه‌های سیاسی می‌زنند؛ کنشی از نوع مشارکت که با شناسایی موانع و عوامل تسهیل‌گر می‌تواند راه‌گشای مشارکت سیاسی فعال آنان به عنوان شهروندانی اثرگذار در حوزۀ سیاست بدل شود.

pathology of tehran women's political participation based on grounded theory

the issue of women's political participation in developing countries is a complex phenomenon and is related to the dynamics and development of political systems. the purpose of this research is to understand and analyze the situation of women's political participation, which was done with qualitative methodology and grounded theory method. for this purpose, in-depth and semi-structured interviews were conducted with seventeen women living in tehran who were selected by purposeful sampling and a combination of snowball strategies and maximum changes. after data analysis, 85 primary codes, seven core categories, and one core category were extracted through the data coding system: causal conditions (economic issues and challenges, egalitarian governance), background conditions (unequal political structure and patriarchal challenges), intervening conditions (personal-spiritual factors), strategies (merits and creating a platform for prosperity), and consequences (active political activism of women and rejection of passivity) political). also, women's political participation; meaningful and multifaceted action was counted as the core category and finally the paradigm model extracted from the data was established. the findings indicate that women are active actors and activists in political participation and take actions based on political issues; an action of the type of participation that identifies the obstacles and facilitating factors can open the way for their active political participation as effective citizens in the field of politics.