|
|
بررسی تجربهزیستۀ مادران جایگزین از اجارهدادن رحم (مطالعۀ موردی: مادران جایگزین شهر تهران)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
دادخواه نسترن ,عسگری خانقاه اصغر ,باصری علی ,میراسکندری فریبا
|
منبع
|
زن در توسعه و سياست - 1399 - دوره : 18 - شماره : 4 - صفحه:557 -578
|
چکیده
|
رحم اجارهای در حال تبدیل شدن به یکی از مهمترین راهکارهای موجود جهت مقابله با ناباروری در زوجهای نابارور است. هدف این تحقیق؛ تشریح تجربه زیسته زنان اجارهدهندۀ رحم_ که عموماً از اقشار ضعیف، مطرود و در حاشیه هستندمیباشد. این پژوهش به صورت کیفی با استفاده از روش پدیدارشناسی انجام گردیده است. مشارکتکنندگان در این تحقیق 33 نفر زن درگیر در پروسه رحم جایگزین در شهر تهراناند که از میان آنها 14 نفر اجارهدهنده رحم بودهاند. نمونه گیری در این پژوهش تا زمان حصول اشباع نظری ادامه یافته است و از سوژهها با استفاده از تکنیکهای مصاحبه پدیدارشناسانه، اطلاعات لازم به دست آمده است. همچنین برای تحلیل دادهها از تکنیک تحلیل سه مرحلهای گراندد تئوری استفاده شده است. زنان گیرنده جنین یا اجارهدهنده رحم، عموماً از ضعیفترین اقشار اجتماعی هستند و به طور کلی این زنان، سرپرست خانوار هستند. آنها عموماً در مناسبات حاکم بر تولید فرزند، یک نقش منفعلانه را ایفا میکنند و با آنان به مثابه یک کالا/شی یا ظرف حامل جنین برخورد میشود. تحقق امر، مستلزم انسانزدایی از آنها و سلطه همهجانبه بر کلیه ابعاد زیستیشان میباشد. نتایج این پژوهش نشان میدهد که مناسبات حاکم، مجموعه قوانین و کیفیت سلطه، زنان گیرنده جنین را در موقعیتی تحت نظارت و قرار داده است. همچنین با توجه به شمار بسیار بالای متقاضیان زنان اجارهدهنده رحم، در صورت عدم وضع قوانین حمایتی شاهد گسترش این روابط و شدت یافتن سطح بهرهکشی از زنان خواهیم بود.
|
کلیدواژه
|
بارداری، رحم اجارهایی، زنان بیسرپرست، فقر، کالاییشدن بدن
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز, ایران, دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز, گروه مردمشناسی, ایران, دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز, گروه مردمشناسی, ایران, دانشگاه آزاد واحد تهران مرکز, گروه مردمشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
far.mireskandari@iauctb.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Conceptual development of women’s right to health and its analysis in Micro and macro policies
|
|
|
Authors
|
dadkhah nastaran ,asgari Asghar ,baseri ali ,mireskandari fariba
|
Abstract
|
In developed societies, the right to health has gained a broad meaning and different countries have redefined it in various dimensions. Explaining the right to women’s health influenced by gender and experiencing multiple changes during their lifetime is of particular importance and requires the creation of a new structure based on accurate knowledge and awareness of the needs and the factors affecting it. In public law, the securement of public health and maintaining the health of citizens are among the fundamental responsibility of states. Government intervention includes a wide range of measures to improve health through the formulation and monitoring of laws and the implementation of macro policies in this area. This qualitative research, has been conducted by describing and analyzing the relevant Micro and macro documents and has identified the right to women’s health in various and high important dimensions such as physical, spiritual, psychological, social, occupational, environmental and intellectual dimensions. The findings of the research and review of upstream documents and macropolicies indicate that only some aspects of the right to women’s health have been identified and regulated, therefore the development of a comprehensive legislative program for women’s right to health in all areas is essential based on macrotransformative policies as one of the indicators of development.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|