مطالعۀ کیفی مصرف آب در نگاه زنان شهر اصفهان

زنان یکی از کارگزاران مهم مصرف آب در سطح مصرف خانگی‌اند و در شرایطی که کم‌آبی به ابرچالش تبدیل شده است، اطلاع از دیدگاه زنان به این وضعیت حائز اهمیت است. هدف این پژوهش کشف تجربه و تفسیر زنان شهر اصفهان از مصرف آب و کم‌آبی است. این تحقیق با روش کیفی انجام شده و از روش نظریه داده‌بنیاد برای اجرای پژوهش و تحلیل داده‌ها استفاده شده است. نحوه نمونه‌گیری مبتنی بر نمونه‌گیری هدفمند بوده است. همچنین، برای حصول اعتمادپذیری پژوهش، از سه تکنیک اعتمادپذیری از سوی اعضا، روش مقایسه تحلیلی و بازرسی خارجی از سوی استادان راهنما و مشاور استفاده شده است. به منظور گردآوری داده‌ها، با 30 زن ساکن در شهر اصفهان مصاحبه نیمه‌ساختار‌یافته انجام گرفت. بعد از کدگذاری باز، محوری و گزینشی، 10 مقوله اصلی و مدل پارادایمی ارائه شد. مخاطرات محیطی و طبیعی و مدرن‌شدن به‌منزله شرایط علّی کم‌آبی، بیماری وسواس و دغدغه‌های اجتماعی و روانی به‌منزله شرایط زمینه‌ای، حکمرانی آب و فناوری‌های مصرف آب به‌منزله شرایط مداخله‌گر و صرفه‌جویی و آگاهی و آموزش به‌منزله استراتژی‌ها و در آخر درک خطر و مسئولیت‌پذیری و احساس گناه از مصرف بی‌رویه به‌منزله پیامدها به دست آمد. نظریه جوهری در این پژوهش، فرهنگ و زیرساخت در قالب یک مدل پارادایمی ارائه شد.

A qualitative study of water consumption in women views of Isfahan

The type of approach and attitude towards water is effective in water treatment. And women are one of the most important agents of water consumption at the household level. In a situation where dehydration has become one of the superchallenges, it is important to know the views of women about this situation. The purpose of this study is to explore the experience and interpretation of Isfahan women from water consumption and dehydration. The current research has been done by qualitative method; meanwhile, it has been used of method of databased theory for conducting the research and analyzing data. In addition, the sampling method is based on purposeful sampling. Also, to obtain validation of investigation, three methods including validation by mwmbers, analytical comparison, and external inspection by supervisor and consultant are used. In order to data collection, a semistructured interview has been done with 30 women living in the city of Esfahan. After implementing open coding, axial coding and selective coding, 10 main categories and a paradigmatic model has been presented. Environmental and natural hazards, and modernization of causes of water scarcity conditions; obsessivecompulsive disorder and social and psychological concerns as the causing conditions; water governance and water consumption technologies as the interfering conditions; saving, awareness and learning as the strategies; and finally danger understanding, being responsible and feeling guilty of unnecessary consumption as the consequences have been achieved. Therefore, Institutional theory in this research is culture and infrastructure which has been provided in the form of a paradigmatic model.