|
|
تحلیل و بازخوانی چند غزل مولانا بر مبنای نظریه یونگ
|
|
|
|
|
نویسنده
|
محمدی علی ,اسمعلی پور مریم
|
منبع
|
زبان پژوهي - 1391 - دوره : 3 - شماره : 6 - صفحه:155 -179
|
چکیده
|
کارل گوستاو یونگ در مطالعه روان، به هنر و ازجمله ادبیات، توجه فراوان کرده است. او شیوه آفرینش هنری را به دو بخش روانشناسانه و دیدهورانه تقسیم کرده است. شیوه روانشناختی، از خودآگاهی سرچشمه میگیرد، تجربههای عادی و جاری زندگی را دربر دارد و نسبت به شیوه دیدهورانه، منطقیتر بهنظر میرسد؛ اما شیوه آفرینش دیدهورانه، از ناخودآگاه برخاسته و فراتر از عقل، اندیشه و درک آدمی است. در این مقاله، نخست در مقدمهای، ارتباط هنر ادبیات و علم روانشناسی و مکتب روانکاوی یونگ را بررسی کردهایم و سپس شیوه آفرینش هنری دیدهورانه را در دو بخش شعر دیدهورانه و شاعر دیدهور، در چند غزل مولوی، تحلیل و بررسی کردهایم. بهباور نگارندگان، شیوه دیدهورانه یونگ، همان شیوه الهامگونهای است که در سرودن غز لها، بر مولانا عارض شده است. این شیوه، سیر و روندی را طی میکند؛ یعنی نخست مکاشفه صورت میگیرد؛ سپس بهسبب ظرفیتی که در شاعر، برای جذب الهام و تمهید شهود، وجود دارد، شعر ایجاد میشود؛ اما از آنجا که ایننوع شعر در وضعیتی خاص شکل میگیرد، زبانش مبهم است و قابلیت تاویل پیدا میکند؛ از این روی، هنرمند دیدهور (در اینجا، مولانا) هم انسانی جمعی است و هم انسانی فرورفته در دامنه تناقض.
|
کلیدواژه
|
شیوه آفرینش هنری ,دیده ورانه ,مکاشفه ,الهام ,هنرمند دیده ور ,یونگ و مولانا
|
آدرس
|
دانشگاه بوعلی سینا, دانشگاه بوعلی سینا, ایران, دانشگاه بوعلی سینا, دانشگاه بوعلی سینا, ایران
|
پست الکترونیکی
|
esmalim@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|