|
|
بررسی تطبیقی گرایشهای طبیعت گرایانه در آثار صادق چوبک و جک لاندن از دیدگاه نقشگرایی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
مولایی کوهبنانی حامد ,روزبه روح الله ,بهزاد فرخی لیلا
|
منبع
|
زبان پژوهي - 1403 - دوره : 16 - شماره : 52 - صفحه:11 -35
|
چکیده
|
مکتب طبیعتگرایی مدعی است که هنر و ادبیات باید جنبۀ علمی داشته باشند و تلاش می کند روش تجربی و جبر علمی را در ادبیات رواج دهد. در ایران، صادق چوبک یکی از نویسندگانی است که گرایش های طبیعتگرایانه مشهودی در آثار خود بروز می دهد. مشابه چنین تصوری، در ادبیات آمریکا برای جک لاندن وجود دارد. بااین حال، ادعای تعلق لاندن در ادبیات آمریکا و چوبک در ادبیات معاصر ایران به مکتب طبیعتگرایی موردبحث پژوهشگران ادبی بودهاست. پژوهش حاضر بر آن است با بهره گیری از برخی اصول دستور نقشگرای نظاممند هلیدی، تحلیلی از داستان های «مردی در قفس» و «افروختن آتش» داشته باشد تا برایناساس میزان تعلق دو نویسنده به گرایش های طبیعتگرایانه را مورد سنجش قرار دهد. در مرحلۀ نخست، فراوانی رخداد متغیرهای مقولۀ فرایندهای فرانقش اندیشگانی و مقوله های وجهنمایی و زمانداری فرانقش بینافردی تعیین شدند. سپس، براساس ساختار بند و اصول دستور نقشگرای نظاممند، تحلیلی آماری از میزان فراوانی مولفههای موردنظر ارائه شده و با استناد به متن دو داستان تبیینی کیفی از میزان گرایش های طبیعتگرایانه دو نویسنده ارائه شدهاست. یافتههای پژوهش در پیوند با مولفۀ فرآیندهای فرانقش اندیشگانی نمایانگر آن است که سه فرایند مادی، رابطه ای و رفتاری در هر دو اثر بالاترین فراوانی را دارند که این خود تاییدکننده بازنمایی ویژگیهای طبیعتگرایی در این آثار است. همچنین، فراوانی پایین فرایندهای کلامی و وجودی در هر دو اثر نشان از نگاه واقعگرا و طبیعتگرایانه نویسندگان دارد. افزونبراین، مقایسۀ دادههای بهدستآمده از بررسی وجوه بندهای دو داستان نیز نشان میدهد که وجۀ خبری با اختلاف چشمگیری نسبت به دیگر وجه ها در بالاترین جایگاه قرار دارد که این ویژگی، قابلتعمیم به بیشتر آثار روایی است. گفتنی است که فراوانی رخداد دیگر وجه ها ناچیز بوده و نتیجه گیری بر مبنای آن ها پشتوانۀ محکمی نخواهد داشت. اگرچه به نظر می رسد فراوانی کم وجههایی همچون شرطی و آرزویی در دو اثر را میتوان ناشی از نگاه خالی از ناامیدی نویسندگان دانست. یافتههای مربوط به مقولۀ زمانداری نیز نشان داد که در هر دو داستان زمان گذشته بالاترین میزان رخداد زمان دستوری را دارا است که با توجه به ماهیت روایی داستان های کوتاه، تاییدکننده این حقیقت است که نویسنده روایتگر وقایع طبیعی در زمان گذشته است. افزونبراین، به نظر می رسد بتوان درصد پایین فراوانی کاربرد زمان آینده در دو داستان را نشانه ای از نامیدی بهعنوان نماد بارزی از ویژگیهای مکتب طبیعتگرایی دانست.
|
کلیدواژه
|
ادبیات تطبیقی، دستور نقشگرای نظاممند، مکتب طبیعتگرا، داستان کوتاه
|
آدرس
|
دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان, دانشکده زبانهای خارجی, گروه زبانشناسی, ایران, دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان, دانشکده زبانهای خارجی, گروه زبان انگلیسی, ایران, دانشگاه ولیعصر (عج) رفسنجان, دانشکده زبانهایخارجی, گروه زبانشناسی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
leylafarokhi0@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
a comparative study of naturalistic tendencies in works by sadegh chubak and jack london: a functional linguistics approach
|
|
|
Authors
|
mowlaei kuhbanani hamed ,roozbeh rooholah ,behzadfarokhi leyla
|
Abstract
|
stylistics is a branch of applied linguistics that connects linguistics and literature, functioning like as a bridge between the two. this shows that studying literary text is not limited to literature. generally, the analysis of literary texts is based on two methods. the first method, used by literary experts, is mainly based on traditional and modern literary criticism, as well as determining the type of literary text. the second method, which is based on objectivism and the use of demonstrability methods using the foundations of other disciplines, is employed in linguistics. different linguistic approaches such as formalism, structuralism, and cognitive linguistics can provide the framework for literary analysis. among these, functional linguistics is one of the most efficient approaches in stylistics due to its emphasis on context.functional theories of language consider language fundamentally as a tool. in this case, it is reasonable to assume that language structure could be analyzed with reference to the functions they carry out better. there are various approaches in functional linguistic schools; one of the most famous one is systemic functional linguistics (sfl). sfl views language as a social semiotic system. the present study aims to aply halliday’s systemic functional grammar (sfg) to investigate the thematic features of two short stories ‘mardi dar qafas’ (a man in the cage)” by sadegh chubak and “to build a fire” by jack london through a comparative approach. in this research, their devotion to naturalism has been considered as the most important common point of sadegh chubak and jack london. as far as we know, chubak’s literary works have not been investigated separately or comparatively in halliday’s sfg. therefore, no research directly related to the topic exists. furthermore, based on the review of previous studies, it seems that jack london’s literary works have not served as a basis for comparative studies with iranian writers.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|