ستاک ساخت واژی: مفهومی جدایی گرا
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ارکان فائزه
|
منبع
|
زبان پژوهي - 1397 - دوره : 10 - شماره : 27 - صفحه:91 -117
|
چکیده
|
عنصرِ ستاکِ ساخت واژی، صورتی آوایی از یک واژه است که به عنوان واحدی انتزاعی، نقش عنصر پایه را در فرایندهای صرفی بر عهده دارد و مستقل از جنبۀ نحوی و معنایی واژه در این فرایندها عمل می کند. مسئلۀ اصلی این مقاله، تحلیل مفهوم جدایی گرایِ ستاک ساخت واژی، از دیدگاهی نوین است که فرضِ وجود آن در توجیه عدم تطابقِ یکبهیک بین صورت و معنای سازههای واژه های صرف شده و مشتق ضروری است. نبودِ رابطه ای ثابت و یکبهیک بین صورت و معنای عناصر ساخت واژی موجود در واژه های غیربسیط، یکی از واقعیت های زبانی است که انگاره های صرفی تکواژبنیاد را در شماری از تحلیل های صرفی به چالش طلبیدهاست. چرا که انگاره های صرفی تکواژبنیاد نگاهِ تسلسلی به صرف دارند. در مقابل، رویکردهای واژه بنیاد به صرف، نگاهی جدایی گرا به رابطۀ بین صورتِ واژه و ابعادِ نحوی و معنایی آن را اتخاذ کردهاند. از منظر فرضیۀ جدایی گرا که مهمترین جنبۀ صرف واژه بنیاد است، بازنمونِ صرفیِ فرایندهای صرفی، متمایز از جنبۀ نحوی و معنایی آن ها است. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که صورت هایی از یک واژه، طیِّ فرایندهای صرفی، مقولۀ نحوی و معنای مشخصی ندارند، در واژگان ثبت نمی شوند و صورت آزاد هم نیستند، اما وجود آن ها الزامی است. این صورت آوایی، ستاک ساخت واژی (ساخت صرفیِ محض) نامیده میشود که جداسازی آن از سطح نحو و معنای واژه، در یک فرایند صرفی میتواند مسئلۀ عدمِ تقارن ساخت واژی، مانند وجودِ یک ستاکِ مشترک در چند فرایند صرفی، یا چند ستاک برای یک واژه قاموسی را نشان دهد. همچنین قادر است اشتقاق بدون وند افزایی صوری را به شیوه دقیق تری از رویکرد صرفِ تکواژبنیاد، تبیین نماید.
|
کلیدواژه
|
ستاک ساخت واژی، واژه، فرضیۀ جدایی، ساختِ صرفیِ محض، صرفِ واژهبنیاد
|
آدرس
|
دانشگاه حضرت معصومه (س), ایران
|
پست الکترونیکی
|
farkan@hmu.ac.ir
|
|
|
|
|