کرامات اولیا در اندیشه اسلامی و نقد معتزله بر آن
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حاتمی امیرحسین
|
منبع
|
تاريخ و تمدن اسلامي - 1397 - دوره : 14 - شماره : 27 - صفحه:67 -95
|
|
|
چکیده
|
کرامات اولیا یکی از مهمترین مسائل مورد بحث در مجادلات دینی کلامی متکلمان و اندیشمندان مسلمان از قرون نخستین اسلامی تا کنون بوده است. کرامت، در مفهوم عام و وسیع کلمه به معنای امکان وقوع خوارق عادات به دست غیر نبی (ولیّ صاحب ولایت) است. از این منظر کرامت و معجزه (خرق عادت به دست نبی) در خارقالعاده بودن مشترکاند، اما از نظر فاعل متمایزند؛ فاعلِ یکی ولی و فاعل دیگری نبی است. اما آنچه درباره مفهوم کرامت، بیش از هرچیز دیگر، محل مناقشه بوده امکان وقوعی و وقوع خوارق عادات به دست شخصی غیر از نبی است. عموم ملل و نحل و مذاهب و فرق اسلامی چنین امکانی را تایید و حتی گروهی نظیر متصوفه بر آن تاکید ورزیده اند. اما در این میان یک استثنای بزرگ وجود دارد: معتزله. به باور معتزلیان ازآنجاکه کرامات تفاوت ماهوی با معجزات ندارند، میتوانند نافی دلالت معجزات باشند، که به باور متکلمان دلیل تصدیق نبوت انبیایند. تحقیق پیش رو با تکیه بر تحلیل چند منبع متقدمِ مکتب معتزله به دنبال یافتن چرایی این موضع آنان در دو بخش «امکان وقوعی» و «وقوع کرامات» است. بر بنیاد یافته های پژوهش، ردّ و انکار امکان و وقوع کرامات از سوی معتزله، بیش از هر چیز ریشه در مبانی فکری و معرفتی آنان دارد؛ درواقع اندیشه آنان بر بنیادهایی استوار است که در چارچوب آنها نمی توان به آسانی به امکان وقوع کرامات اولیا باور پیدا کرد.
|
کلیدواژه
|
کرامت، معجزه، معتزله، اندیشه اسلامی
|
آدرس
|
دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره), ایران
|
پست الکترونیکی
|
hatami1361@gmail.com
|
|
|
|
|