>
Fa   |   Ar   |   En
   واکاوی چارچوب‌ها و ویژگی‌های شناختی رابطۀ سیاست و فضای جغرافیایی در روش‌شناسی پسااثبات‌گرا  
   
نویسنده لشگری تفرشی احسان
منبع پژوهش هاي جغرافياي انساني - 1398 - دوره : 51 - شماره : 2 - صفحه:249 -267
چکیده    در فلسفۀ علم، به‌ویژه در علوم انسانی، شناخت مفاهیم و موضوعات ممکن است مبنای هستی‌شناسانه، معرفت‌شناسانه و روش شناسانۀ متفاوت یا حتی متضاد داشته باشد. از این جهت، تعیین چارچوب نظری شناخت یک مفهوم بنیادین، از اصول اولیۀ مطالعه و شناخت مفاهیم و موضوعات است. در علوم جغرافیایی، شناخت رابطۀ سیاست با فضای جغرافیایی، یکی از موضوعاتی است که تفسیر آن در مکاتب مختلف از جمله در روش‌شناسی پسااثبات‌گرا متفاوت است. این پژوهش، ناظر به تحلیل علل سیاسی ظهور تغییرات فضایی و چگونگی شناخت این تغییرات در چارچوب روش‌شناسی پسااثبات‌گراست. با توجه به ماهیت بنیادین موضوع، در این پژوهش با مراجعه به مستندات معتبر نظری، کارکردهای شناختی روش‌شناسی پسااثبات‌گرا دربارۀ شناخت رابطۀ سیاست و فضا ارائه می‌شود. یافته‌های تحقیق بیانگر آن است که با توجه به کیفی‌بودن عامل قدرت، شناخت رابطۀ سیاست با ابعاد مختلف فضای جغرافیایی و برجسته‌شدن هرچه بیشتر این رابطه، تنها در چارچوب رویکرد پوزیتیویستی و کمی امکان‌پذیر نیست. از آنجا که تحولات پدیده‌ها و فرایندها در فضای جغرافیایی تا حد زیادی از روابط و الگوهای قدرت سیاسی حاکم بر فضای جغرافیایی تاثیر می‌پذیرد، دارای ویژگی‌های اختصاصی است و قابلیت تعمیم‌پذیری ندارد. بر این مبنا، روابط سیاست و فضا الزاماً ابعاد فرامکانی و فرازمانی ندارد و در جهت شناخت آثار قدرت سیاسی در تولید و بازساخت فضای جغرافیایی، الزاماً نمی‌توان از روش‌های اثبات‌گرا که یکی از ویژگی‌های مهم آن تعمیم‌پذیری است، استفاده کرد.
کلیدواژه پسااثبات‌گرا، روش‌شناسی، سیاست، فضای جغرافیایی
آدرس دانشگاه یزد, ایران
پست الکترونیکی ehsanlashgari80@yahoo.com
 
   Explanation of Cognitive Characteristics of the Relationship between Politics and Geographical Space in Post Positivism  
   
Authors Lashgari Tafreshi Ehsan
Abstract   
Keywords
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved