>
Fa
  |  
Ar
  |  
En
معرفی و نقد کتاب بازاندیشی دین و امور جهانی
نویسنده
کافی مجید
منبع
تحقيقات سياسي و بين المللي - 1391 - دوره : 4 - شماره : 11 - صفحه:219 -224
چکیده
روابط بین الملل که دهه ها تحت سلطه ی نظریه ی واقع گرایی قرار داشت، اخیراًشاهد رویکردهای متنوع به نظریه پردازی بوده و به ویژه اقبال گسترده ای نسبت به نظریهچرخش » سازه انگاری نشان داده است. این نظریه بخشی از آن چبزی است که به عنوان1 در رشته ی روابط بین الملل شناخته می شود. این رویکرد جدید بر نیروها و « فرهنگیعواملی به جز ایستارهای رایج در مورد قدرت و امنیت تمرکز می کند. اما حتی در ایننادیده « دین » ، قالب فکری جدید که با فرهنگ، هنجار و ارزشها سازگاری بیشتری دارد همگرفته شده است. همانطور که تیموتی شا 2 می نویسد، تا زمان حملات 11 سپتامبر نظریهپردازان به نقش دین در روابط بین الملل کاملاً بی توجه بودند. اما این روند طی سالهایاخیر دستخوش دگرگونی شده، پژوهشگران زیادی بررسی این موضوع را در دستور کارخور قرار داده اند.3 بود که 2 سال پیش « دین و نظریه روابط بین الملل » یک نمونه از این استقبال، کتاببه ویراستاری جک اسنایدر 4 منتشر شد. کتاب در پی یافتن پاسخ این پرسش بود که چرا درنظریه های روابط بین الملل، نشانی از دین به چشم نمی خورد. نویسندگان این کتاب دین رابه عنوان یک عنصر متمایز که چارچوب بندی های خاص خود را برای نظریه های روابطبین الملل در پی دارد، تعریف کرده و خواستار ارایه ی تفسیری نوین از نظریه های روابطبین الملل به ویژه سه نظریه اصلی آن یعنی واقع گرایی، لیبرالیسم و سازه انگاری شدند؛ بهنحوی که قابلیت تحلیل آثار دین در عرصه ی سیاست را به دست آورد. کتاب شا وهمکارانش اگرچه از آموزه های کار اسنایدر بهره برده، اما در این مسیر گامی به جلوبرداشته است؛ چرا که اولاً، بحث را منحصر و محدود به نظریه پردازی ننموده و ثانیاً،رویکردی تاریخی را برای ریشه یابی بسترها و عوامل حذف دین از عرصه ی روابطبین الملل در پیش گرفته است.تیموتی شا استاد دانشگاه جرج تاون و مدیر پروژه ی آزادی مذهبی در مرکز برکلیبرای دین، صلح، و امور جهانی است و آلفرد اسپان و مونیکا تافت دیگر ویراستاران کتابنیز اساتید دانشکاه کلمبیا و هاروارد هستند. هر سه این افراد سابقه ی طولانی ای درپژوهش های مرتبط با دین داشته و در اثر جدیدشان به این سوال می پردازند که آیا ساختار1 است؟ « چرخش دینی » نظریه های روابط بین الملل و تاریخ روابط بین الملل در شرف یکبه اعتقاد ویراستاران کتاب جواب مثبت است. همانطور که در مقدمه ی کتاب آمده است،تاثیر دین در امور جهانی یکی از مسایل اختلاف برانگیز بین دانشوران روابط بین الملل وفعالان عرصه ی سیاست خارجی است. برخی معتقدند که دین یک نیروی مخرب و مناقشهبرانگیز است که باید از عرصه ی روابط بین الملل کنار گذاشته شود. بعضی دیگر نیز آن رابی ارتباط و عاری از هرگونه اثربخشی علی و معلولی بر سیاست بین المللی می دانند. اماگروهی هم هستند که دانش روابط بین الملل را بدون پرداختن به نقش مذهب، ناقص وناکارآمد می بینند و به دنبال ایجاد یک چرخش مذهبی در این رشته هستند.کتاب از 18 مقاله تشکیل شده است که در 6 فصل سامان یافته اند. فصل یک، بامقالاتی از برایان هییر 2، ژوزه کازانوا 3 و الیزابت شاکمن هارد 4 ، به بررسی موضوعسکولاریزه کردن نظریه و عمل می پردازد. فصل دوم، با مقالاتی از آلفرد استپان 5، راجیوبارگاوا 6، رابرت هفنر 7، جان وایت 8 و کریستین گرین 9 بر رابطه ی دین با دموکراسی و، حقوق بشر متمرکز است. فصل سوم، با استفاده از مقالات مونیکا تافت 10 و دانیل فیلپاتبه جستجوی نقش دین در صلح و جنگ در سطح جهان می پردازد. فصل چهارم، با مقالاتیاز مایکل بارنت 2، کاترین مارشال 3، و تامس بنچاف 4، تاثیر مذهب بر انسان دوستی رابررسی می کند. فصل پنجم، که به مذهب و رسانه اختصاص دارد و احتمالاً بهترین فصلکتاب است، مقالاتی از مهرزاد بروجردی، نیکول عالم 5 و دایان وینستون 6 را در بر دارد.فصل پایانی هم از مقالات والتر راسل مید 7، تامس فار 8، فردریک بارتون 9، شانون هایدن 10 وکارن فون هیپل 11 ، تشکیل شده و به نقش دین در سیاست خارجی ایالات متحده می پردازد.یک مجموعه ی فشرده از نظرگاه های « بازاندیشی دین و امور جهانی » کتابنویسندگان معتبر در عرصه ی روابط بین الملل و احتمالاً کاملترین اثری است که تا کنون بهپیوند دین و روابط بین الملل پرداخته است. مقالات این کتاب به دنبال بررسی این موضوعهستند که معظلات ناشی از نادیده گرفتن مذهب در رشته ی روابط بین الملل کدامند وچگونه می توان راه حل هایی برای بازگرداندن دین به کانون مطالعات بین المللی ارائه کرد.را محصول فراموشی تدریجی دین در نتیجه ی « ایده سکولاریزاسیون » ، نویسندگان مقالاتفرایند مدیرنیته می دانند و آن را به طور جدی مورد نقد قرار می دهند.کتاب در حقیقت تلاشی است برای باز گرداندن دین به روابط بین الملل از طریقزیر سوال بردن محدودیتهای تجربی و اخلاقی ای که این دو را از هم دور کرده اند. برایمدتی طولانی این اجماع نانوشته اما مستحکم وجود داشت که با قوت گرفتن جریاندین رو به زوال خواهد رفت. بعد هنجاری یا اخلاقی این مفرضه از ،« توسعه » نوسازی یااین قرار بود که با نوسازی سیاسی و دموکراتیزه شدن جوامع، دین تنها به حوزه یخصوصی محدود می شود. اما این مفروضه اکنون و به ویژه پس از حادثه ی 11 سپتامبر« سکولار » کاملاً زیر سوال رفته است. همانطور که استپان می نویسد، دوگانه انگاری جهانخصوصی که توسط نظریه پردازان سکولاریزاسیون تبلیغ « معنوی » عمومی در برابر جهانمی شود، منجر به غفلت از دین و عوامل مذهبی در جهان سیاست و روابط بین الملل شدهاست. این وضعیت منجر به شکل گیری یک پارادوکس شده است: دین در طی دهه هایاخیر به یکی از تاثیرگذارترین عوامل بر امور جهانی تبدیل شده است؛ اما نقش آن هم درعرصه ی مطالعات نظری و هم رویه های عملی همچنان نامکشوف مانده است. در چنینبستری است که ضرورت کارهایی نظیر آنچه تیموتی شا و همکارانش برای پر کردن اینخلاء انجام داده اند، بیشتر به چشم می آید.یکی از جالبترین مباحث کتاب که در چندین مقاله ی آن پیگیری شده است، نقددیدگاه ساموئل هانتینگتون نسبت به مذهب به عنوان یک عامل ریشه ای درگیری و جنگدر جهان پس از جنگ سرد است. اکثر نویسندگان مقالات کتاب بر این باورند که دیناغلب منبعی برای پیشبرد دموکراسی و حقوق بشر بوده است. از این منظر هانتینگتون متهماست که تنها یک طرف داستان را تعریف کرده و در نشان دادن نتایج خشونت بار باورهایمذهبی اغراق نموده است. هرچند بعضی از نویسندگان مقالات کتاب در مورد پررنگ ترشدن نقش دیدن در سیاست بین المللی چندان خوشبین نیستند و بر نقش آن در برانگیختنتنش بین دولتها و تروریسم انگشت می گذارند، اما ارزش این کتاب به خاطر تلاشی استکه برای روشن کردن فواید یا دست کم بی ضرر بودن دین برای بشر در سطح ساختارهایجهانی انجام می دهد. نشان دادن اینکه چگونه دین می تواند فرایندهای صلح سازی و حلمنازعات را تسهیل کند، یکی از همین رویه هاست. برای مثال وایت و گرین به بررسی ایننکته پرداخته اند که چگونه از دهه ی 1970 به بعد دین نقش عمده ای در گسترش حقوقبشر داشته است.در مجموع اثری جالب، غنی، و روشنگر است که « بازاندیشی دین و امور جهانی »خواندن آن برای هر علاقمند به دین و روابط بین الملل ضروری است. البته کتابضعف هایی هم دارد؛ مثلاً مانند بسیاری از مجموعه مقالات، این کتاب هم دچار مساله عدمیکدستی کیفیت فصول و مقالات است. افزون بر این عدم توافق نظری نویسندگان مقالاتدر مورد تعریف دین و کارکردهای آن یکی از موانعی است که خواندن کتاب را دشوارکرده و بعضاً مخاطب را سرگردان می کند. به نظر می رسد که خواننده برای درک و همراهیبا هر مقاله وتصدیق نتایج آن هر بار نیاز به باز تعریف تصویری دارد که از دین در ذهن اونقش بسته است. علاوه بر این فقدان مقاله یا مقالاتی در مورد ماهیت و ذات دین و به ویژهپیچیدگی ها و پویای های آن به نحوی که مبین همه ی کارکردها و نتایجی باشد که در کتابدر مورد آن بحث شده است، هم شدیداً به چشم می آید. با این وجود از آنجا که اینحوزه ی مطالعاتی هنوز بسیار جوان است، تلاش ویراستاران برای جمع آوری اینمجموعه ی کامل و منسجم قابل قدردانی است و این ضعف ها چیزی از ارزش کتاب کمنمی کند.
آدرس
Authors
Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved