|
|
ارزیابی انتقادات معرفت شناختی سهروردی از ابن سینا در مسئلۀ ابصار
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جعفری ولنی علی اصغر ,اسدی فخرنژاد دنیا
|
منبع
|
متافيزيك - 1402 - دوره : 15 - شماره : 1 - صفحه:53 -70
|
چکیده
|
نظریۀ ابصار یکی از مباحث مهم معرفتشناختی است. افلاطون و ارسطو در این بحث، دیدگاهی ویژه ارائه کردهاند که مبنای نظریات فلاسفۀ اسلامی متاخر در این مسئله واقع شده است. ازسویی، ابنسینا به پیروی از ارسطو، حقیقت ابصار را مبتنی بر نظریۀ «انطباع صور» تشریح کرده که براساس آن، ادراک حسی را به انفعال آلت حسی از محسوس تعریف میکند. ازسوی دیگر، شیخ اشراق با ردّ دو نظریۀ خروج شعاع و انطباع، در صدد برآمد دیدگاه جدیدی را بیان کند. یعنی نمیتوان براساس «خروج شعاع» و «انطباع صور» تحلیل دقیقی از ابصار ارائه کرد؛ بلکه با اشراق نفس بر امر موردمشاهده (البته بهشرط مقابله) است که ابصار تحقق مییابد.در پژوهش حاضر با تتبع در آثار ابنسینا و سهروردی مبتنی بر رهیافت اسنادی و روش توصیفی و تحلیلی، میزان نوآوری و یا اصالت انتقادات سهروردی بر جنبۀ معرفتشناختی مسئلۀ ابصار ابنسینا سنجش شده است. نگارنده در فرایند پژوهش پیش رو، ضمن رونمایی از ابنسینای متفاوت و براساس تحلیل دقیق مسئلۀ ابصار، به این نتیجه رسیده است که ملاحظات انتقادی سهروردی در این بحث، ریشه در سخنان ابنسینا دارد؛ چراکه خود شیخ در برخی آثار خویش، هرچند نه بهنحو تفصیلی و سازمانیافته، بلکه بهنحو اجمالی به آنها توجه داشته است. به نظر میرسد زمینۀ فکری شیخ اشراق در تبیین نظریۀ ابصار را بتوان چنین ارزیابی کرد که «اشراق» در نظام فکری سهروردی متناسب با «التفات» در فضای فکری ابنسینا و جایگزین آن قابلطرح است؛ چراکه رویکرد فیلسوف مشائی در بستر علم حصولی بوده که حکمت اشراق آن را در فضای علم حضوری به اشراق تفسیر کرده است.
|
کلیدواژه
|
ابصار، ابن سینا، انطباع، نقد، سهروردی، اشراق
|
آدرس
|
دانشگاه شهید مطهری, دانشکده الهیات, گروه فلسفه و کلام اسلامی, ایران, دانشگاه شهید مطهری, دانشکده الهیات, گروه فلسفه و حکمت اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
dh.asadi1375@gmail.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
suhrawardi’s epistemological critiques of ibn sina in the matter of absar
|
|
|
Authors
|
jafari valani ali asghar ,asadi fakhr nejhad donya
|
Abstract
|
the theory of absar is one of the important epistemological issues in which plato and aristotle have presented a special view that is the basis of the theories of later islamic philosophers on this issue. on the other hand, ibn sina, following aristotle, has explained the truth of absar based on the theory of &printing of images&, according to which they define sensory perception as the passivity of the sensory penis from the sensible. on the other hand, sheikh ishraq, by rejecting the two theories of radius departure and impression, tries to express a new point of view. that is, it is not possible to provide an accurate analysis of the absars based on the &radius exit& and &image printing in fact, nothing comes out of the eye and nothing enters it, but it is by enlightening the soul over what is observed (provided, of course, that it is opposed) that obsession is realized. it seems that the intellectual background of sheikh ishraq in explaining the theory of absar can be evaluated as such that &ishraq& in suhrawardi’s intellectual system can be proposed in proportion to &attention& in ibn sina’s intellectual space and its alternative; because the approach of the peripatetic philosopher has been in the context of acquired science, the wisdom of illumination has been interpreted as illumination in the space of present knowledge.
|
Keywords
|
absar ,ibn sina ,impression ,suhrawardi ,illumination
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|