|
|
کانت و مسئلۀ «امکان/صدفه» در ساحت خرد نظری
|
|
|
|
|
نویسنده
|
توسلی صالح ,سفیدخوش میثم
|
منبع
|
متافيزيك - 1401 - دوره : 14 - شماره : 1 - صفحه:53 -70
|
چکیده
|
برای نظامهای متافیزیکی هر نوع امر تصادفی تهدیدی به شمار میآید که میتواند کلیت و ضرورت نظام را تهدید کند و ازهمینرو، فیلسوفان ناچارند دربارۀ آن موضع گیرند. این مواضع غالباً ذیل بررسی نسبتِ «امکان/صدفه» و «ضرورت» بیان میشود. در فلسفۀ کانت، اصطلاح die zufälligkeit بارِ این مفهوم را به دوش میکشد. بررسی کاربردها و دلالتهای این مفهوم در ساحت موردبحث حاضر، یعنی ساحت نظری، میتواند به تبیین موضع کانت دربارۀ مسئلۀ دشوارِ تهدید آن برای نظام دانش یاری رساند. اجمالاً بررسی حاضر نشان خواهد داد که کانت در مواضع مختلفی و با دلالتهای متفاوت، ولی مرتبطی از این مفهوم استفاده کرده است: گاهی ذیل مقولات جهت، جایی ذیل مقولات نسبت، گاهی در ارتباط با امر آروینی و مشروط و گاهی در تحلیل امری که به آینده تعلق دارد. پژوهش حاضر پس از بررسی جامع، آنها را ذیل دو معنای اصلیِ «امکان خاص» و «صدفهمندی» چکیده میکند. این مقاله ضمن جستوجوی معانی و دلالتهای مفهومِ die zufälligkeit در سنجش خرد ناب، به بررسی نحوۀ مواجهۀ کانت با جایگاهِ امر تصادفی در نظام ضروریِ دانش میپردازد. نتیجه اجمالاً این است که کانت تنش را حل نمیکند؛ زیرا از سویی، وی این مفهوم را بهنفع طرفِ ضرورت نادیده میگیرد و مدعی میشود که نظام بهمثابۀ گونهای دانشِ ناب مستلزم آن است که این مفهوم را در نظام استعلاییاش راه ندهد و از سوی دیگر، وی شانی برای آن مفهوم در نظر میگیرد تا بتواند چگونگی پیشرَوی خرد در سلسلۀ قیاسهای دیالکتیکی را توضیح دهد. بهاینترتیب، کانت تنش تعیینکننده میان امر تصادفی و امر ضروری را تنها منحل کرده است و نه حل. سرانجام، این نوشتار بر آن است که نحوۀ مواجهۀ انحلالی کانت با نسبت امکان/صدفه و ضرورت ریشه در این دارد که وی معنای دیالکتیک را به دیالکتیکِ منطقیاستعلایی تقلیل داده است و فرارَوی از آن مستلزم الگوهای دیگری خارج از امکانات فلسفۀ کانت، یعنی احتمالاً فلسفۀ هگل است.
|
کلیدواژه
|
فلسفۀ نظری کانت، امکان خاص، صدفه، نظام دانش
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران, دانشکده حقوق، الهیات و علوم سیاسی, گروه فلسفه, ایران, دانشگاه شهید بهشتی, دانشکده الهیات و ادیان, گروه حکمت و کلام, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m_sefidkhosh@sbu.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
kant on die züfllichkeit in the realm of theoretical reason
|
|
|
Authors
|
tavassoli saleh ,sefidkhosh meisam
|
Abstract
|
the contingent is always a kind of menace for metaphysical systems. kant uses die zufälligkeit, and we first must consider its implications in his theoretical philosophy in order to find his position on the menace of contingency for the system of science (wissenschaft). our study shows that kant has in different occasions used this term (die zufälligkeit) in some different but related meanings; tracing kant’s usage of the term through its critique of pure reason, this paper examines how kant have confronted to the situation of the accidental in the necessary system of science. the conclusion is that kant does not resolve this tension, because on the one hand he ignores contingency in favor of necessity, and claims that a system as a pure science required to avoid from the contingency in his transcendental system; and on the other hand, he gives a place to contingency in order to be able to explain how reason progresses in its series of dialectical inferences. therefore, kant only has dissolved and not solved the crucial tension, and its sublimation is possible only through another nonkantian models of dialectic.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|