سهم اشراق و استدلال در فرایند دادرسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
الشریف محمد مهدی
|
منبع
|
مطالعات حقوقي - 1396 - دوره : 9 - شماره : 1 - صفحه:1 -30
|
چکیده
|
شهودگرایان برخلاف صورتگرایان، تحلیل عمل دادرس در قالب یک استدلال صوری را مخالف با واقعیت قضاوت دانسته و معتقدند سررشته استدلال بیش از آنکه به دست منطق و قواعد استدلال باشد، در دست عرفان و شهود قضائی است و مراد از شهود نیز راهحلی است که در اولین برخورد با حقایق پرونده در ذهن قاضی نقش میبندد و ناخودآگاه دادرس را به سوی خود جذب میکند. به نظر با توجه به تفاوت قلمرو اشراق و استدلال هر چقدر بر تقابل آن ها تاکید رود باز قیاس قضائی از سیطره ی قواعد حاکم بر استدلال خارج نمیشود زیرا حداکثر چیزی که از اشراق برمیآید القاء نتیجه به دادرس است و با توجه به تکلیف دادرس به توجیه رای او باید بردرستی رای خود استدلال کند و هر جا سخن از استدلال در میان باشد پای منطق به عنوان معیار درستی استدلال به میان خواهد آمد و نتیجه ی برآمده از شهود نیز باید نتیجه ی منطقی مقدماتی باشد که برای توجیه آن ذکر شدهاند.
|
کلیدواژه
|
استدلال، شهود(اشراق)، قضاوت، منطق حقوق
|
آدرس
|
دانشگاه اصفهان, گروه حقوق, ایران
|
پست الکترونیکی
|
alsharif46@yahoo.com
|
|
|
|
|