>
Fa   |   Ar   |   En
   تحلیل رمان الشحاذ (گدا) بر مبنای کهن الگوهای یونگ  
   
نویسنده نصیری روح اله ,مصطفوی روضاتی محمد جلیل
منبع زبان و ادبيات عربي - 1395 - دوره : 8 - شماره : 15 - صفحه:183 -209
چکیده    یونگ معتقد است: انگاره‌هایی که در رسیدن به فردیت وجود دارند، از زمان‌های باستان تاکنون در درون تمامی انسان‌ها وجود داشته است که وی آنها را به عنوان کهن الگو معرفی می‌کند. از منظر یونگ، تکامل فرآیند فردیت در نیمه دوم زندگی و به تدریج رخ می‌دهد. نجیب محفوظ در رمان الشحاذ و در خلال یک سفر رمزی، ما را نه به گذشته قهرمان رمان – عمر الحمزاوی بلکه به گذشته بشر و به ناخودآگاه جمعی می‌برد. عمر الحمزاوی در این رمان در یک فرآیند فردیت روانی قرار گرفته که محتویات ناخودآگاه جمعی به صورت رویا و حالت‌هایی از خلسه برای او متجلی می‌شود و در جامه کهن الگوهای مختلف راه فردیت و کمال روانی را به وی نشان می‌دهد؛ از این رو رمان الشحاذ قابلیت دارد بر مبنای کهن الگوهای یونگ بررسی شود. کهن‌الگوهای یونگ مانند سایه ، آنیما ، نقاب و تولد مجدد دقیقاً در مورد عمر الحمزاوی مصداق داشته و قابل پیجویی است. هدف در این پژوهش این است که با مطالعه رمان الشحاذ ، تجلی و کارکرد کهن الگوهای یونگ در فرآیند تفرد روانی عمر الحمزاوی به شیوه تحلیل محتوا و با رویکرد نقد روانشناختی بررسی شود. نتیجه مقاله حاضر این است که از منظر نقد روانشناختی یونگ، گاهی آشفتگی روانی نشانه بیماری نیست، بلکه تلنگری است برای سیر در مسیر تفرد و نوزایی و نیل به خودآگاهی و تعادل روانی.
کلیدواژه «یونگ»، «کهن الگو»، «سایه»، «نقاب»، «آنیما»، «الشحاذ».
آدرس دانشگاه اصفهان, گروه معارف قرآن و اهل بیت(ع), ایران, دانشگاه اصفهان, ایران
پست الکترونیکی mobtaker.rozati.esf@gmail.com
 
   Analyzing the Novel 'the Beggar ' (AlShahaz) Based on Jung’s Archetypes  
   
Authors NASIRI ROOH ALLAH
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved