مقایسه نارضایتی جوانان از کیفیت ارتباط با پدر و مادر، و نقش آن در پیش‌بینی گرایش به سرقت، خشونت و خودکشی

زمینه و هدف: پدیده انحرافات اجتماعی در همه جوامع وجود دارد که پیامدهای منفی در جامعه دارد. در این میان خانواده هم در پیدایش انحرافات نقش دارد. هدف پژوهش، بررسی رابطه میزان نارضایتی جوانان از پدر و مادر، با میزان گرایش آنان به سه انحراف سرقت، خشونت و خودکشی می‌باشد. روش‌شناسی: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی می‌باشد. جامعه آماری، کل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه مازندران به تعداد 8633 نفر می‌باشند. نمونه آماری بر اساس جدول مورگان و کرجسی 395 نفر تعیین، که به روش تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از دو مقیاس استاندارد گرایش به انحراف اجتماعی (رجبی، 1394) و رضایت از والدین (هودسن، 1992) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل از آزمون تی، پیرسون و رگرسیون با نرم افزار spss، استفاده شد.  یافته‌ها: نتایج نشان می‌دهد 6/14 درصد از دانشجویان از پدر، و 10% از مادر خود متنفرند. 15% موافق یا بی‌نظر هستند که فرد با سرقت نیازش را حل کند. میانگین گرایش پسران به سرقت و خشونت (به ترتیب 13/80 و16/84) بیش از دختران (12/08 و14/98) است. بین نارضایتی از پدر و مادر با گرایش به سرقت، خشونت و خودکشی رابطه وجود دارد (0/05>p). نتیجه‌گیری: انحراف پسران از دختران بیشتر است. بین نارضایتی از والدین و انحراف فرزندان رابطه وجود دارد. در پیش‌بینی سه انحراف سرقت، خشونت و خودکشی، نارضایتی از پدر بیش از نارضایتی از مادر قدرت پیش‌بینی دارد.

Comparison of Youth’s Dissatisfaction with the Quality of Communication with Parents, and its Role in Predicting the Tendency to Robbery, Violence and Suicide

Background and objectives: The phenomenon of social deviations exists in all societies, which has negative consequences in society. Meanwhile, the family also plays a role in the emergence of deviations. The aim of this study was to investigate the relationship between youth’s dissatisfaction with parents and their tendency to the three deviations of robbery, violence and suicide. Methodology: In terms of its objectives this study is of an applied research type and in terms of its nature it is considered as descriptiveanalytical and survey. The statistical population is the total number of 8,633 undergraduate students of Mazandaran University. The statistical sample was determined based on Morgan and Krejcie Table (395 individuals), who were selected by cluster random sampling method. Two standard scales of social deviation tendency (Rajabi, 2015) and parental satisfaction (Hudson, 1992) were used to collect data. Ttest, Pearson and regression with SPSS software were used for analysis. Findings: The results show that 14.6% of students hate their father and 10% hate their mother. 15% agree or disagree that the person solves his need by stealing. The average tendency of boys to robbery and violence (13.80 and 16.84, respectively) is higher than girls (12.08 and 14.98). There is a relationship between parental dissatisfaction with the tendency to robbery, violence and suicide (P <0.05). Results: Boys deviate more than girls. There is a relationship between parental dissatisfaction and child deviance. In predicting the three deviations of robbery, violence, and suicide, dissatisfaction with the father has more predictive power than dissatisfaction with the mother