|
|
جایگاه لولی در ادب فارسی باتکیهبر کلیات شمس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
جلالی مهدیه ,اقاحسینی حسین ,محمودی مریم
|
منبع
|
پژوهش هاي ادب عرفاني (گوهر گويا) - 1397 - دوره : 12 - شماره : 1 - صفحه:1 -24
|
چکیده
|
برای لولی (کولی یا لوری) در لغتنامهها معانی مختلفی بیان شده است. حضور لولیان در ادبیات شفاهی و کتابهای اسطوره و تاریخ کهن و آثار معاصر، متفاوت است. در ادب فارسی این کلمه همراه با ملازماتش در کلیاتشمس کاربرد برجستهای دارد. پیش از مولانا، این واژه تنها در حد یک کلمه، بدون نماد و استعاره و رمز کاربرد داشت؛ اما مولانا لولی را همرتبه رند حافظ و گاه بالاتر از آن قرار داد. در کلیات شمس، سرنا (ساز لولیان) همراه با رقص، موسیقی، بیخانمانی، کارهای خلاف عادت و دیگر ملازمات لولی (مانند نی در مثنوی) بسیار معنا میآفریند. بازتاب این واژه در کلیاتشمس از چند منظر درخور بررسی است؛ گاهی حضور لولی تنها در سطح نشانه است؛ در این هنگام بیشتر، جزئی از تشبیه به شمار میرود؛ گاهی نیز از نشانه و کلمه فراتر میرود و بهصورت یک نماد پرمفهوم عرفانی جلوهگر میشود. نتیجه این پژوهش نشان میدهد لولی و ملازمات آن آنچنان که از نقش آن در غزل مولانا برمیآید برخلاف جایگاهش در متون پیش از مولانا، به یک نماد عرفانی تبدیل شده است؛ نمادی که ایستایی و گمنامی و بینشانیِ این واژه را به پویایی و شهرت تبدیل میکند و بسیاری از مفاهیم عرفانی را در آن جای میدهد.
|
کلیدواژه
|
لولی، کلیاتشمس، نماد، مولانا، نشانه
|
آدرس
|
دانشگاه آزاد اسلامی, ایران, دانشگاه اصفهان, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
m.mahmoodi75@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Gipsy’s Position in Persian Literature based on Shams’ Divan
|
|
|
Authors
|
Jalali Mahdie ,Aghahosaini Hossain ,Mahmoodi Maryam
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|