>
Fa   |   Ar   |   En
   کاربرد استصحاب در قوانین مدنی به تفکیک نوع آن  
   
نویسنده عرب خزائلی عباس ,مرادخانی احمد
منبع پژوهش هاي فقه و حقوق اسلامي - 1396 - دوره : 14 - شماره : 50 - صفحه:147 -160
چکیده    در شریعت مقدّس اسلام، احکام شرعی فرعی، با استعانت ادله اربعه مورد استخراج و استنباط قرار می گیرد و این در کلیات امر است و تکالیف مکلّفین در موارد جزئی و خاصّی و استنتاج احکام آن تعیین نگردیده است و از ابتداء چاره جوئی و تدبیر نگردیده است. برای حلّ این معضل، مجتهدین عظام و فقهاء عالیقدر دست به کار شدند  به عرصه عمل ورود نمودند. استصحاب، یکی از اصولِ عملیه است. هرگاه شخصی به وجود موضوعی یا وجود حکمی در زمان گذشته علم و یقین نماید؛ سپس این علم در زمانِ حال، به جهتی از جهات، مورد شک و تردید و دودلی قرار گیرد، اگر اساس و مبنای معتبر را این قرار دهد که حالت سابق چه بوده است و حکم به باقی ماندن بر حالت سابق نماید، گفته می شود که آن حکم خاصّی یا آن موضوعِ خاصّی، استصحاب گردیده است. مثلاً به وجود و حیات فردی در سال یکهزاروسیصدوپنجاه علم و قطع داریم در سال 1370ایشان  غایب مفقودالاثر شده و پدرش فوت نموده است. آیا باید براساس حیات او را وارث پدر به حساب آوریم و به او ارث تعلّق گیرد یا براساس مرگ، ارثی به او تعلّق نگیرد؟ در اینجا یقین سابق حیات و زندگی فرد است و شک لاحق، شک در موت اوست اگر براساس زندگی و یقین سابق عمل کنیم حیات و زندگی آن فرد را استصحاب نموده ایم. چون اصل استصحاب دارای جایگاه ممتازی در حقوق مدنی و فقه امامیه است. در این مقاله سعی در تدوین و تجزیه و تحلیل این اصل پرکاربرد در حقوق مدنی و فقه شیعه می باشد
کلیدواژه استصحاب، شبهات موضوعیه، شبهات حکمیه، مقتضی و مانع
آدرس دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری, ایران, دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم, ایران
 
   The Use of Istishab in Civil Law Distinguished by its Different Types  
   
Authors Arab Khazaeli Abbas ,Moradkhani Ahamd
  
 
 

Copyright 2023
Islamic World Science Citation Center
All Rights Reserved