|
|
هیدگر و پایان فلسفه
|
|
|
|
|
نویسنده
|
فتحی علی
|
منبع
|
معرفت فلسفي - 1393 - دوره : 11 - شماره : 4 - صفحه:119 -149
|
چکیده
|
هیدگر در آثار خود بهکرّات از پایان فلسفه سخن گفته است. در این مقاله برآنیم تا ریشههای گذشت از مابعدالطبیعه و پایان فلسفه را با عنایت به رهیافت تاریخی متاثر از دیلتای و تمنای او برای رسیدن به خوانشی ناب از آموزههای مسیحیت نشان دهیم. از فحص در آثار او میتوان چنین استنباط کرد که فلسفه از دید او دو معنا دارد: در معنای نخست او فلسفه را مرادف با متافیزیک میگیرد و معتقد است که تاریخ متافیزیک با غفلت از وجود و پرداختن به موجودات آغاز شده است و نیستانگاریای که بشر غربی در دام آن گرفتار آمده، نیز چیزی جز غفلت از حقیقت وجود نیست؛ اما در معنای دوم فلسفه را مرادف تفکر قرار میدهد و معتقد است هرچند فلسفه بهمعنای متافیزیک به پایان راه رسیده است، فلسفه بهمعنای تفکر و نسبت جدید با وجود میتواند روزنهای برای بشر ایجاد کند. در این مقال، بیشتر معنای نخست ادعای هیدگر مورد بررسی قرار گرفته است تا ادعای غامض او وضوح بیشتری یابد و در پایان، مقاله با ملاحظات انتقادی کوتاهی بر دیدگاه او پایان یافته است.
|
کلیدواژه
|
end of philosophy ,passing metaphysics ,existence ,neglecting existence ,thought ,پایان فلسفه ,گذشت از متافیزیک ,وجود ,غفلت از وجود ,تفکر
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, ایران
|
پست الکترونیکی
|
afathi1360@yahoo.com
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|