بررسی پدیدارشناسی بهمثابه مبنای معرفتشناختی اگزیستانسیالیسم
|
|
|
|
|
نویسنده
|
نمازی اصفهانی محمود
|
منبع
|
معرفت فلسفي - 1397 - دوره : 16 - شماره : 2 - صفحه:103 -118
|
چکیده
|
در این نوشتار، منابع معرفتی فلسفههای اگزیستانس بررسی میشود. بدینمنظور ابتدا بهاختصار پیشینه نظرات درباره ارزش معلومات بشری از یونان باستان تا دوره معاصر و فلسفه قرن بیستم بیان میگردد. و در خلال تبیین این سیر تاریخی، اندیشه پدیدارشناسی و درونماندگاری به عنوان یکی از منابع معرفتی فلسفههای اگزیستانس رصد میشود. در این بخش شیوه انتقال این اندیشه از کسانی همچون لامبرت و کانت در دوره جدید به نیچه، سارتر و دیگران در دوره معاصر و فلسفه اگزیستانسیالیسم مورد توجه قرار میگیرد. و نقش حلقه واسط این جریان فکری یعنی شوپنهاور، به عنوان شاگرد باواسطه کانت و استاد بیواسطه نیچه برجسته میگردد. سپس جایگاه پدیدارشناسی در میان دانشهای همگنش یعنی هستیشناسی، معرفتشناسی، اخلاق و منطق تشریح، و مشخص میشود. که پدیدارشناسی نمیتواند گرایشی در برابر دانشهای همگنش باشد؛ زیرا پدیدارشناسی یعنی شناخت پدیدهها و با این وصف جزو دانش شناخت به شمار میآید، نه در مقابل آن. سپس مفهوم لغوی و اصطلاحی، تعریف، ادوار و موضوع پدیدارشناسی واکاوی میشود. و این نتیجه به دست میآید که ارائه تعریف ثابت و یقینی برای پدیدارشناسی، ناممکن است. در پایان، دیدگاه (پدیدارشناسی بهمثابه مبنای معرفتشناختی اگزیستانسیالیسم) نقد و بررسی میگردد.
|
کلیدواژه
|
اگزیستانسیالیسم ,پدیدارشناسی ,درونماندگاری
|
آدرس
|
موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره, ایران
|
پست الکترونیکی
|
namazi@qabas.net
|
|
|
|
|