نقد موزر بر استدلال خفای الاهی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حسینی نصیراحمد
|
منبع
|
پژوهشهاي فلسفي كلامي - 1395 - دوره : 17 - شماره : 4 - صفحه:27 -50
|
چکیده
|
جان شلنبرگ، فیلسوف کاناداییتبار «استدلال خفای الاهی» را به طور جدی در سال 1993 برای اولینبار مطرح کرد. چکیده سخن شلنبرگ در این استدلال الحادی این است که خداوند قراین کافی بر وجود خود دستکم در اختیار برخی انسانها در پارهای از اوقات نگذاشته و از این رو خداوند در خفاست. شلنبرگ بر پایه این استدلال، که بر وصف حب مطلق خداوند استوار است، معتقد است که اگر خدا محب مطلق میبود، قراین کافی بر وجود خود در اختیار انسانهایی که آفریده و محبوب اوست، قرار میداد و در خفا نمیماند. لیکن خدا قراین کافی بر وجود خود ارایه نکرده، پس او محب نیست و باور نداشتن به وجود او معقول و سرزنشناپذیر است. شلنبرگ معتقد است که «استدلال خفا» الحاد را توجیه میکند و او بر اساس این استدلال، وجود خدا را نفی می کند.پل موزر فیلسوف معاصر آمریکایی با رویکرد جدید به معرفتشناسی دین، دیدگاه شلنبرگ را رد میکند. او دلایل ناآشارگی خدا را رد کرده، معتقد است که بر وجود خدا دلایل کافی وجود دارد. اما به نظر موزر، این دلایل با آنچه به طور طبیعی انسانها انتظار دارند، تفاوت بسیار دارد. او بر پایه معرفت ارادی، تعیینکننده مرجع حقیقی برای نوع قراین و ارزیابی آن را خود خدا میداند، نه انسان. به این ترتیب، موزر استدلال خفا را، که بر اساس مرجعیت انسان صورتبندی شده، در توجیه خفای خدا و در نتیجه نفی وجود او موفق ارزیابی نمیکند.
|
کلیدواژه
|
خفای الاهی، جان شلنبرگ، بتپرستی شناختی، پل موزر، خدای محب مطلق، شواهد موثق، هماهنگی ارادی
|
آدرس
|
جامعة المصطفی العالمیه, ایران
|
پست الکترونیکی
|
sna.hossaini@gmail.com
|
|
|
|
|