|
|
تاثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر افسردگی بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ضیغمی رضا ,جاودانی حسین ,علیپور حیدری محمد ,قدمی احسان
|
منبع
|
مجله دانشكده پرستاري و مامايي اروميه - 1398 - دوره : 17 - شماره : 7 - صفحه:535 -545
|
چکیده
|
پیشزمینه و هدف: افسردگی چهارمین بیماری شایع و تا سال 2020 به دومین بیماری شایع جهان تبدیل شود. این بیماری با اختلال در شغل، تحصیل، روابط بین فردی، خانوادگی و حتی خودکشی تا حد قابل توجهی بر کیفیت زندگی تاثیر میگذارد. این مطالعه با هدف تعیین تاثیر اجرای الگوی توانمندسازی خانواده محور بر شدت افسردگی بیماران دارای اختلال افسردگی اساسی انجام شد.مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی تصادفی بر روی 70 بیمار مبتلابه اختلال افسردگی اساسی بستری در مراکز آموزشی درمانی دانشگاهی شهر قزوین در سال 1396 که بهصورت تصادفی در دو گروه تخصیص داده شدند، انجام گردید. در گروه مداخله علاوه بر دریافت درمان دارویی، تحت آموزش الگوی توانمندسازی خانواده محور قرار گرفتند. قبل از شروع کارآزمایی شدت افسردگی بیماران با استفاده از پرسشنامه افسردگی بک ارزیابی و پس از 6 ماه پیگیری، شدت بیماری در هر دو گروه ارزیابی و با استفاده از آزمونهای تی مستقل و آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکررو با استفاده از نرمافزار spss 24 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.یافتهها: میانگین شدت افسردگی قبل از مداخله در گروه کنترل 6.06+ 54 /60 و در گروه آزمون 7.13+ 62.34 بود که بین دو گروه تفاوت معنی داری وجود نداشت. میانگین شدت افسردگی بیماران در ماه ششم در گروه کنترل 12.17+ 40.74 و در گروه آزمون 1.54+ 22.93 بود که تفاوت آماری معنیداری بین دو گروه وجود داشت. همچنین آزمون آنالیز واریانس با اندازهگیریهای مکرر تفاوت آماری معناداری را ازنظر میانگین شدت افسردگی بعد از مداخله بین دو گروه کنترل و آزمون نشان میدهد.بحث و نتیجه گیری: توانمندسازی خانوادهمحور علاوه بر درمانهای دارویی میتواند در درمان شدت افسردگی بیمارا ن موثر باشد. بنابراین توصیه میشود در بخشهای روانپزشکی علاوه بر درمانهای دارویی، توانمندسازی روی خانواده بیماران صورت گیرد.
|
کلیدواژه
|
افسردگی اساسی، توانمندسازی خانواده محور، عود
|
آدرس
|
دانشگاه علوم پزشکی قزوین, دانشکده پرستاری و مامایی, ایران, دانشگاه علوم پزشکی قزوین, ایران, دانشگاه علوم پزشکی قزوین, ایران, دانشگاه علوم پزشکی قزوین, دانشکده پرستاری و مامایی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
THE EFFECT OF FAMILY-CENTERED EMPOWERMENT MODEL ON THE SEVERITY OF SYMPTOMS IN PATIENTS WITH MAJOR DEPRESSIVE DISORDER
|
|
|
Authors
|
zeighami reza ,javdani hossein ,Alipoor heydari mahmood ,Ghadami Ehsan
|
Abstract
|
Background; Aims: Depression is the fourth most common disease in the world. It also remarkably affects the quality of life. The purpose of this study was to determine the effect of group psychological training of family on the severity and relapse of the disease in patients with major depressive disorder.Materials & methods: This randomized controlled clinical trial was conducted on 70 patients with major depressive disorder, randomly divided into two groups of 35 subjects. The treatment group received family group psychological training in addition to receiving drug therapy. The control group did not receive any psychological treatment. Depression severity of the patients was evaluated using Beck Depression Questionnaire and the relapse rate and severity of the disease in both groups were evaluated and compared after 2 and 6 months follow-up. The collected data were analyzed SPSS 24 software. The significance level of P<0.05 was considered.Results: The mean of depression severity in the experimental group was 62.34 ± 7.13 at the beginningof the study and in control group was 60.54 ± 6.06, and using independent t-test, there was notstatistically significant difference between the two groups. The mean of depression severity of patients’in the experimental group was 22.93 ± 1.45 in the sixth month while the mean of depression severity inthe control group was 40.74 ± 12.16, and therefore, there was a statistically significant differencebetween the two groups using independent t-test.
|
Keywords
|
Major Depressive Disorder ,family-centered empowerment ,Relapse
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|