|
|
مفهوم نور و ساحتهای آن در عرفان هیلدگارد بینگنی
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کشفی سارا ,علمی قربان
|
منبع
|
مطالعات عرفاني - 1399 - شماره : 31 - صفحه:297 -322
|
|
|
چکیده
|
در عرفان مسیحی، نور به دو شکلِ عمده درخور توجه بوده است: 1. بُعد تجربی؛ یعنی اینکه راهب یا عارف چگونه میتواند به نور بهعنوان مقصد نهایی سلوک واصل شود و وجودش نورانی گردد. در واقع این بُعد توجه به وجودشناسی نور بوده است؛ 2. بُعد انتزاعی، که بیشتر در عرفانهای نظری مد نظر بوده و بر حجابهای نورانی و وصف مقام ذات بهعنوان نوری نادیدنی یا ظلمت توجه میکرده است. در دیدگاه اول، خدا سراسر نور است و در دیدگاه دوم، نور حجاب است و ذات خدا دستنیافتنی و در نتیجه ظلمت است. در بینش عرفانی هیلدگارد بینگنی، عارف قرن دوازدهم میلادی، نور عنصر کلیدی آن است و با توجه به پیشزمینۀ گنوسی بهعنوان رمز، عالم قدسی در برابر جهان شر و تاریکی قرار میگیرد. او تجربهگر نوری است که با او سخن میگوید، به وی فهم تازهای از کتاب مقدس و هستی میبخشد و تصاویری را نمایش میدهد. بر این اساس، نور در سه ساحت به شکل توصیفی و تحلیلی بررسی میشود: ساحت وجودی، ساحت معرفتی و ساحت نمادین. با نظر به این سه ساحت درمییابیم عرفان هیلدگارد آمیزهای از عرفان غرب و شرق مسیحی است که خدا و جهان روحانی آن سراسر نور است و دسترسناپذیری مقام ذات نه با ظلمت که با نقص انسان وصف میشود.
|
کلیدواژه
|
نور، هیلدگارد بینگنی، ساحتهای نور، عرفان مسیحی.
|
آدرس
|
دانشگاه تهران, دانشکده الهیات, ایران, دانشگاه تهران, گروه ادیان و عرفان تطبیقی, ایران
|
پست الکترونیکی
|
gelmi@ut.ac.ir
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Authors
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|