آثار بلندمدت مالیات تورمی بر بخشهای غیرنفتیِ اقتصاد ایران: ارزیابی قاعدههای فریدمن و فلپس با رویکرد ساختاری بلندمدت (svecx)
|
|
|
|
|
نویسنده
|
حاج امینی مهدی
|
منبع
|
پژوهش ها و سياست هاي اقتصادي - 1397 - دوره : 26 - شماره : 87 - صفحه:117 -148
|
چکیده
|
نرخ بهینه مالیات تورمی بسیار بحث برانگیز است. گروهی از اقتصاددانان و در راس آن ها فریدمن (1969) با توجه به هزینه رفاهی مالیات تورمی نتیجه می گیرند که میزان بهینه مالیات تورمی صفر است و دولت ها به هیچ عنوان نباید از این ابزار استفاده کنند. در مقابل، برخی اقتصاددانان که فلپس (1973) در آن پیش قدم بود، ادعا می کنند که مالیات تورمی به مثابه یک نوع مالیات -نه جایگزینی برای مالیات است و طبق قاعده رمزی نرخ بهینه مثبت دارد. پژوهش حاضر با استفاده از مدل تصحیح خطای برداری ساختاری با متغیر برونزای ضعیف (svecx) به بررسی تاثیر مالیات تورمی بر بخش های کشاورزی، صنعت و خدمات طی دوره 1358-1391 (آخرین اطلاعات دردسترس سرمایه بخشی در 1396) می پردازد. یافته ها نشان داد که بخش کشاورزی نسبت به سیاست های مالیات تورمی و سرکوب بهره خنثی است؛ اما این سیاست ها موجب کاهش تولید صنعت و خدمات شده اند. پیامدهای منفی مالیات تورمی بر بخش تولید، دلیلی بر صحت قاعده فریدمن -سیاست نرخ صفر مالیات تورمی است که باید مد نظر دولت های ایران در سیاست گذاری بودجه ای قرار گیرد.
|
کلیدواژه
|
قاعده فریدمن، قاعده فلپس، مالیات تورمی، رویکرد ساختاری بلندمدت
|
آدرس
|
دانشگاه یزد, دانشکده اقتصاد، مدیریت و حسابداری, ایران
|
پست الکترونیکی
|
hajamini.mehdi@yazd.ac.ir
|
|
|
|
|