اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر اضطراب مرگ و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس

سابقه و هدف: از آن‌جا که بیماری ام اس هم جسم و هم روان را درگیر می‌‌کند، باید در درمان و پرداختن به‌مشکلات این بیماران، علاوه بر مداخلات دارویی و فیزیولوژیکی، مداخلات روان‌شناختی را نیز مورد توجه قرار داد. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت بر اضطراب مرگ و کیفیت زندگی زنان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس صورت گرفت. روش بررسی: روش پژوهش، نیمه‌تجربی با طرح پیش‌آزمون پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را زنان مبتلا به ام اس شهر اصفهان که در سال 1398 عضو انجمن ام اس این شهر بودند تشکیل دادند. 30 نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب، و به‌صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. اعضای گروه آزمایش درمان مختص گروه خود را در 8 جلسه دریافت کردند، اما گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. داده‌ها توسط آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر تحلیل شدند. یافته ها: در پیش‌آزمون، میانگین و انحراف معیار نمره اضطراب مرگ و کیفیت زندگی در گروه آزمایش و کنترل اختلاف معنی‌داری نداشت (05/0p). در مرحله پیگیری، اثر این درمان ماندگار بود (001/0>p).نتیجه گیری: درمان متمرکز بر شفقت می‌تواند باعث کاهش اضطراب مرگ و در نتیجه مقابله بهتر با بیماری و افزایش کیفیت زندگی زنان مبتلا به ام اس شود.

Effectiveness of compassion-focused therapy on death anxiety and quality of life among women with multiple sclerosis

Background: Because multiple sclerosis (MS) affects both the body and the mind, in addition to pharmacological and physiological interventions, psychological interventions should be considered in the treatment of these patients. The aim of this study was to determine the effectiveness of compassionfocused therapy on death anxiety and quality of life in women with multiple sclerosis. Materials and methods: This study was a semiexperimental with a pretest, posttest control group design. This study consisted of all women with MS in Esfahan who were members of the MS Society in 2019. In total, 30 women were selected and randomly divided into two groups by a purposive sampling method. Members of the experimental group received their treatment in eight sessions of 1.5 hours; however, the control group did not receive any treatment. Data were analyzed using ANOVA with repeated measures. Results: In the pretest, mean and standard deviation of death anxiety score and quality of life were not significantly different in the experimental and control groups (p>0.05). Compassionfocused therapy reduced patients #39; death anxiety posttest, and increased their quality of life (p<0.001). At the followup stage, the effect of this treatment was lasting (p<0.001).Conclusion: Compassionfocused therapy can reduce death anxiety and thus better cope with the disease and increase the quality of life of women with MS.