مطالعه تجربه عدم سوگواری در بازماندگان بیماری کوید 19 در شهر همدان

از دست دادن یکی از اعضای خانواده بزرگ‌ترین بحران است که فرد باید با آن روبرو شود. با توجه به شرایط قرنطینه و عدم برگزاری مراسم سوگواری و تخلیه هیجانی و با توجه به اینکه سوگواری یک واکنش اجتماعی است. از این رو این پژوهش به منظور بررسی تجربه عدم سوگواری در بازماندگان بیماری کوید 19انجام شد. در این پژوهش برای جمع‌آوری و ارزیابی اطلاعات درباره تجربه سوگ از پژوهش کیفی پدیدارشناسی توصیفی(تجربه زیسته) استفاده‌ شده است. 12 مشارکت‌کننده که تجربه مرگ یکی از اعضای خانواده را داشتند به روش نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و جمع‌آوری داده‌ها از طریق مصاحبه عمیق با آن‌ها تا رسیدن داده‌ها به اشباع ادامه یافت. تحلیل و تفسیر داده ها به روش گلیزری و رویکرد پدیدارشناسی انجام شد. پس از تحلیل نتایج چهار خوشه ی اصلی تحت عنوان اضطراب، نابسامانی، احساسات منفی و تنهایی و ده خوشه فرعی شامل اضطراب بیماری ، اضطراب مرگ ، احساس ناتوانی در برابر کنترل بیماری و عدم تحمل ابهام ، آشفتگی در عملکرد ، کاهش کیفیت زندگی ، گرایش های خود تخریبی و رفتارهای آسیب زا ، خشم از عدم کنترل به علت ماهیت مسری بودن بیماری و علل و درمان ناشناخته ، عذاب وجدان ، سوگ بی آغوش و عدم امکان ابراز هیجان ، پریشانی عاطفی و روانی استخراج شد. نتایج این مطالعه تائیدی است بر اینکه عدم سوگواری در بازماندگان بیماری کرونا زمینه های موثری شامل مقولات بالا داشته است. لذا ضمن توجه به این عوامل ، ایجاد فضایی امن جهت سوگواری داغدیدگان مفید و موثر است.

study of the experience of non-mourning in the survivors of quid 19 in hamadan

losing a family member is the biggest crisis a person has to face. due to the quarantine conditions and the lack of mourning and emotional evacuation, and due to the fact that mourning is a social reaction, the aim of this study was to investigate the participants’ experience of mourning after the death of a family member due to coronary heart disease. in this research, descriptive phenomenological qualitative research (lived experience) has been used to collect and evaluate information about the experience of mourning. twelve participants who experienced the death of a family member were selected by purposive sampling method and data collection was continued through in-depth interviews with them until the data reached saturation. data analysis and interpretation were performed by colaizzi method and phenomenological approach. after analyzing the results, four main clusters and ten sub-clusters were extracted. the results of this study confirm that the lack of mourning in coronary heart disease survivors has had significant consequences.