مقایسۀ اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی، برنامه‌ریزی عصبیکلامی (nlp) و راهبرد تلفیقی، بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان دختر و پسر دورۀ متوسطه در استان همدان

این پژوهش با هدف بررسی مقایسۀ اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری‌خودتنظیمی، برنامه‌ریزی عصبی کلامی و راهبرد تلفیقی بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان دختر و پسر دورۀ متوسطه انجام شده است. پژوهش حاضر، نیمه‌آزمایشی بود و از طرح گروه‌های کنترل نابرابر استفاده شد. جامعۀ آماری شامل همۀ دانش‌آموزان پسر و دختر دورۀ متوسطۀ استان همدان بود که نمونه‌ای به حجم 161 نفر به روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب و به تصادف در 6 گروه آزمایش و 2 گروه گواه جایگزین شدند. سپس گروه‌های آزمایش درزمینۀ راهبردهای خودتنظیمی، برنامه‌ریزی عصبی کلامی و راهبردهای تلفیقی طی ده جلسه آموزش را دریافت کردند، اما گروه گواه آموزشی دریافت نکرد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامۀ مقیاس انگیزش پیشرفت هرمنس (hamq) بود. به‌منظور تحلیل داده‌ها از روش تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی lsd استفاده شد. نتایج نشان داد که بین میزان اثربخشی آموزش راهبردهای خودتنظیمی، راهبردهای برنامه‌ریزی عصبی کلامی و راهبردهای تلفیقی بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان تفاوت وجود دارد. همچنین نتایج نشان داد که راهبردهای تلفیقی (0.005>p)، خودتنظیمی (0.005>p) و برنامه‌ریزی عصبی‌کلامی (0.005>p) به ترتیب بیش‌ترین اثربخشی را بر انگیزش تحصیلی دانش‌آموزان داشتند. نتایج نشان داد که اثربخشی راهبردهای تلفیقی و خودتنظیمی بر انگیزش تحصیلی پسران بیش از دختران بود، اما تفاوت معناداری در تاثیر راهبردهای برنامه‌ریزی عصبی کلامی بر انگیزش تحصیلی دختران و پسران مشاهده نشد.

comparison of the effect of teaching selfregulation, neuro –verbal planning (nlp), and combinatorial strategies on academic motivation of male and female high school students in hamadan province

this study was set out to compare the effect of teaching selfregulation, neuro verbalplanning, and combinational strategies on academic motivation of male and female high school students. this study was quasiexperimental and non–equivalent control group design was used. the statistical population included all male and female high school students in hamadan province from which 161 people were selected randomly through multilevel cluster sampling and divided in six experimental and two control groups by random substitution sampling. then, the experimental groups were received teaching selfregulation, neuro verbalplanning (nlp), and consolidated strategies in 10 sessions. but, control group didn’t receive teaching in these fields. the instrument also included hermann’s achievement motivation questionnaire. to analyze the data, covariance analysis (ancova) and lsd were used. the results indicated that there is a difference between the effectiveness of teaching selfregulation, neuro verbal planning (nlp), and combinational strategies on academic motivation. also, the results indicated that combinational (p < 0/005), selfregulation (p < 0/005), and nlp (p < 0/005)strategies had the more effects on academic motivation of the students respectively. the results indicated that the effectiveness of combinational and selfregulation strategies on academic motivation of male high school students was higher than female high school students, but, no significant difference was found in the effectiveness of neuroverbal planning on academic motivation of male and female high school students.