اقتدار سیاسی و اجتماعی در رویکرد امامان شیعه؛ موضوعیت یا طریقیت؟
|
|
|
|
|
نویسنده
|
بهرامی اعظم
|
منبع
|
شيعه شناسي - 1397 - دوره : 16 - شماره : 64 - صفحه:7 -24
|
چکیده
|
رخداد سقیفه پس از رحلت پیامبر، نقطه آغازی در شکل گیری مناسبات جدید قدرت سیاسی در بستر سنتی جامعه دینی آن دوره بود که علی بن ابیطالب، در آن کارزار سیاسی نادیده گرفته شد و پس از آن دیگر ائمه:در عرصه قدرت سیاسی و حکومت، بهطور مستقیم و به جز حضور امام علی و امام حسن در خلافت و امام رضا در ولایتعهدی، حضور و ظهور کمتری داشته یا اصلاً نداشتند. نوسان ورود و کناره گیری ائمه: به عرصه قدرت سیاسی، علل متعددی داشت که از جمله آنها، می توان به حکمرانی و رفتار خشونت آمیز قدرت حاکم، رویکرد ائمه: به قدرت سیاسی و حکومت و تبیین آن در موضوعیت و طریقیتش اشاره کرد. در این بین عرصه قدرت اجتماعی برایشان باز و گسترده بود. قدرت اجتماعی، بهترین کانالی بود که ائمه: میتوانستند از آن برای تبیین درست اندیشه دینی در نظر و عمل، استفاده کنند. پژوهش حاضر در تلاش است این سوال را که رویکرد و عملکرد ائمه: در دو عرصه قدرت سیاسی و اجتماعی چگونه بوده است و با فرضیه موضوعیت و طریقیت داشتن قدرت در دیدگاه ائمه: بررسی کند. در این زمینه، برای توضیح و تبیین بهتر پژوهش، از نظریههای جامعهشناسی سیاسی و علوم سیاسی از جمله نظریه پارسونز در زمینه قدرت سیاسی و اجتماعی، در قالب واکاوی نظری استفاده شده است.
|
کلیدواژه
|
قدرت سیاسی، قدرت اجتماعی، ائمه:، موضوعیت و طریقیت
|
آدرس
|
دانشکده فنی الزهرا, ایران
|
پست الکترونیکی
|
sohabahrami1365@gmail.com
|
|
|
|
|