|
|
بررسی تاثیر مزارع پرورش ماهی قزلآلای رنگین کمان بر الگوی پراکنش گروههای تغذیهای بزرگ بیمهرگان کفزی رودخانه چالوس
|
|
|
|
|
نویسنده
|
ردایی فائقه ,رحمانی حسین ,حقپرست سارا ,رکابی محدیث
|
منبع
|
علوم محيطي - 1400 - دوره : 19 - شماره : 1 - صفحه:53 -68
|
چکیده
|
سابقه و هدف: ارزیابی زیستی منابع آب با استفاده از بی مهرگان کفزی یکی از مناسب ترین و مقرون به صرفه ترین روشهای مطالعات اثرات انسانی بر پیکره اکوسیستمهای آبی است. استراتژی های تغذیه ای، ویژگی معمولی است که انعطاف پذیری گونه ها را انعکاس می دهد و می توانند بخشی از یک اقدام واحد در ساختار طبقه بندی جوامع باشند. گروه های تغذیه ای در سوخت و ساز اکوسیستم آب شیرین از جمله چرخه مواد مغذی، کاهش اندازه ذرات آلی (به عنوان مثال پاره کننده ها)، تسهیل عملکرد میکروتجزیه کننده ها یعنی باکتری ها، قارچ ها و مخمرها و حمل مواد آلی در پایین دست مشارکت می کنند. این مطالعه با هدف بررسی پراکنش گروههای تغذیهای بزرگ بیمهرگان کفزی به عنوان مبنای ارزیابی زیستی در رودخانه چالوس، به عنوان یکی از رودخانه های حفاظت شده ایران با شرایط اکولوژیکی منحصر به فرد، انجام گردید.مواد و روشها: جهت بررسی گروههای تغذیهای بیمهرگان کفزی نمونهبرداری آنها با استفاده از نمونهبردار سوربر به ابعاد 30.5×30.5 سانتیمتر با چشمه تور 360 میکرون به صورت فصلی در سال 1394 و با 3 تکرار در 9 ایستگاه مطالعاتی در حوضه رودخانه چالوس انجام شد. جهت مقایسه فراوانی گروههای تغذیهای در ایستگاهها و فصول مختلف از آزمون کروسکال والیس و برای مقایسه جفتی از آزمون من ویتنی استفاده شد. از آزمون های درصد تشابه (simper) جهت تعیین آن دسته از گروههای تغذیهای که بیشترین سهم (درصد مشارکت) را در تشابه موجود در هر ایستگاه و نیز عدم تشابه عمده میان ایستگاههای مختلف داشتند، استفاده گردید.نتایج و بحث: طی مدت نمونهبرداری از ایستگاههای مختلف در مجموع 26220 بزرگ بیمهره کفزی جداسازی، شناسایی و شمارش گردید که در 3 شاخه، 4 رده، 12 راسته، 34 خانواده و 35 جنس طبقهبندی شدند. در این مطالعه بیشترین میزان فراوانی کل بزرگ بی مهرگان کفزی در ایستگاه های 6 و 8 به ترتیب 15.04و 16.97 درصد از گروه های تغذیه ای مختلف بوده است که این میزان میتواند به دلیل ورود مواد آلی توسط پساب مزارع پرورش ماهی قبل از این ایستگاه ها باشد. به نظر می رسد مواد جامد معلق به همراه مواد غذایی خورده نشده در مزارع پرورش ماهی قزل آلا نقش مهمی را در افزایش فراوانی بزرگ بی مهرگان کفزی در پاییندست مزارع پرورش ماهی دارد. نتایج نشان داد که بزرگ بی مهرگان کفزی در منطقه مورد مطالعه شامل 5 گروه تغذیهای جمعکننده (collector gatherer)، فیلترکننده (collector filter)، شکارچی (predator)، خراشدهنده (scraper) و پارهکننده (shredder) بودند. نتایج به دست آمده نشان داد که فراوانی گروه تغذیهای جمعکننده در ایستگاه 8 نسبت به سایر ایستگاه ها بالاتر بود ولی تفاوت معنی داری را نشان نداد ( 0.05>p). همچنین گروه تغذیهای فیلترکننده در ایستگاه 6 نسبت به سایر ایستگاه ها از فراوانی بیشتری برخوردار میباشد ( 0.05>p). به طور کلی، در تمامی فصول، فراوانی گروه های تغذیهای خراشدهنده و پارهکننده نسبت به سایر گروه ها کمتر بوده و دارای تفاوت معنی دار میباشد (p <0.05). نتایج حاصل از آنالیز simper نشان دهنده درجه بالایی از یکنواختی و کاهش تغییرات در هر یک از ایستگاههای گروهبندی شده به تفکیک فصل بود.نتیجهگیری: به طور کلی، نتایج این تحقیق نشان داد ایستگاههایی که پس از کارگاههای پرورش ماهی قرار داشتند در بسیاری از فصول، گروههای تغذیهای فیلترکننده و جمعکننده به تناوب، بیشترین فراوانی را داشتند. اگرچه براساس نتایج آزمون simper، بدلیل افزایش حضور سایر گروههای تغذیهای در ایستگاههای بعد از مزارع پروش ماهی سهم مشارکت گروههای فیلترکننده و جمعکننده در ترکیب اجتماع بزرگ بی مهرگان کفزی در مقایسه با سایر ایستگاهها کاهش پیدا کرده است.
|
کلیدواژه
|
گروه های تغذیه ای، کف زیان، رودخانه چالوس، آزمون های درصد تشابه
|
آدرس
|
دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده علوم دامی و شیلات, گروه شیلات, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده علوم دامی و شیلات, گروه شیلات, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده علوم دامی و شیلات, گروه شیلات, ایران, دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری, دانشکده علوم دامی و شیلات, گروه شیلات, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Investigating the effect of rainbow trout farming on macroinvertebrates functional feeding groups in the Chalous river
|
|
|
Authors
|
Radaei Faeghe ,Rahmani Hossein ,Haghparast Sara ,Rekabi Seyedeh Mahdis
|
Abstract
|
Introduction: Biological evaluation of water resources using macroinvertebrates is one of the most appropriate and most costeffective methods in order to study human impacts on water ecosystems. Nutrition strategies are a typical feature that reflects the flexibility of species and can be part of a single action in the classification structure of societies. Feeding groups contribute to the metabolism of freshwater ecosystems, including nutrient cycles, reduced particle size (e.g shredder), facilitated the functioning of microparticles, Fungi and yeasts and carrying organic matter in the downstream. The aim of this study was to investigate the distribution of feeding groups of bentic macroinvertebrates as the basis of biological evaluation in the Chalous River as one of the protected rivers in Iran with unique ecological conditions. Material and methods: Macroinvertebrates were taken using surber sampler (with an approximate area of 0.1 m2 and mesh size of 360 µm) with 3 replicates in 9 stations each season, from June 2015 to March 2016. To compare the abundance of feeding groups in different stations and seasons, the KruskalWallis test was used and a MannWhitney test was used to Paired comparison. Simperity tests (SIMPER) were used to determine the feeding groups that had the highest share (participation rate) in the similarity of each station and also the major disparity between the stations. Results and discussion: During the whole period of sampling, 26220 individuals of macroinvertebrates were separated, identified and counted, which were belonged to 3 phyla, 4 classes, 12 orders, 34 Families and 35 Genera. In this study, the highest total abundance of invertebrates in stations 6 and 8 was 15.04% and 16.97% of the different feeding groups, which can be due to the entry of organic matter By wastewater farms before these stations. Suspended solids along with noneaten foods in salmon farms seem to play an important role in increasing the abundance of bentic macroinvertebrate in the bottom of fish farms. Functional feeding groups of macroinvertebrates in this study included five groups: Collector Gatherer, Collector Filter, Predator, Scraper and Shredder. Results showed that, the abundance of Collector Gatherer in station 8 is higher than other stations. The frequencies of Scraper and Shredder groups showed significant differences with other groups (p < 0.05). Also, Collector Filter group in station 6 is more abundant than other stations (p < 0.05). The results of the SIMPER analysis indicated a high degree of uniformity and reduction of variations at each station group seasonally. Conclusion: In general, the results of this study showed that the stations that were located after the fish farms in many seasons, alternately collector filter and collector gatherer feeding groups most frequent. However, based on the results of the SIMPER test, due to the increased presence of other feeding groups in stations after fish farms, the contribution of the filterer and gatherer groups to the combination of macroinvertebrates in comparison with other stations decreased.
|
Keywords
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|