تاثیر آموزش درس علوم تجربی پایه هفتم بر اساس رویکرد ساختن گرایی برسبک های شناختی دانش آموزان دختر

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر تدریس با رویکرد ساختن گرایی بر سبک های شناختی دانش آموزان انجام گرفت. این پژوهش از نظر راهبرد اصلی؛ کمی و از نظر تکنیک تحلیلی؛ نیمه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود.جامعه آماری نیز، کلیه ی دانش آموزان دختر در پایه نهم (دوره اول متوسطه) منطقه 9 شهر تهران در سال 1399 بودند. روش نمونه گیری از نوع هدفمند بود و 60 نفر دانش آموز انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش ( 30 نفر) و کنترل ( 30 نفر) جایگزین شدند. آموزش مبتنی بر رویکرد ساختن گرایی ( 5e ) (بای بی، 2006 ) طی 10 جلسه، هر جلسه به مدت 60 دقیقه در درس علوم تجربی، اجرا شد. جهت سنجش سبک های شناختی، از آزمون سبک های شناختی، آزمون گروهی شکل های نهفته ویتکن، التمن و راسکین، ( 1971 ) استفاده گردید. داده های جمع آوری شده با آزمون اندازه گیری مکرر و مقایسه زوجی تحلیل شد. نتایج نشان داد که با توجه به اندازه اثر ( 0/72 )، آموزش با رویکرد ساختن گرایی در درس علوم تجربی بر سبک های شناختی دانش آموزان موثر است. ونیز بین میانگین پیش آزمون و پس آزمون، میانگین پیش آزمون و پیگیری از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد ( p<0.01 ). بطوریکه میانگین پس آزمون و پیگیری از میانگین پیش آزمون به لحاظ آماری در سبک های شناختی بالاتر است. همچنین بین میانگین نمرات پس آزمون و نمرات میانگین آزمون پیگیری به لحاظ آماری تفاوت معنی داری وجود ندارد که نشان از پایداری نتایج متاثر از مداخله آموزشی بر اثر گذشت زمان دارد. یافته های تحقیق حاضر ضرورت توجه به تدریس با رویکرد ساختن گرایی و اثرات مثبت آن در مدارس را آشکار می نماید.

the effect of constructivist-based approach of teaching in sciences course on students’ cognitive styles

the purpose of this study was to investigate the effect of teaching with a constructivist approach on students' cognitive styles. this research in terms of the main strategy; quantitatively and analytically; the quasi-experimental was a pretest-posttest design with a control group and a follow-up stage. there were also statistical populations, all girl students in the ninth grade (first year of high school) in district 9 of tehran in the year 1399. the sampling method was purposive and 60 students randomly selected that were replaced in two experimental (30 students) and control (30 students) groups. construction based on the constructivist approach (5e) (bybee, 2006) was conducted in 10 sessions, each session lasting 60 minutes in the experimental science course. to measure cognitive styles was used for the cognitive styles test, the group test of latent shapes by witkin, oltman, p.k., raskin, (1971). the collected data were analyzed by repeated measures test and paired comparison. the results showed that according to the effect size (0.72), education with a constructivist approach in the experimental science course is effective on students' cognitive styles. there was also a statistically significant difference between the mean pretest and posttest, the mean the pretest and follow-up (p<0.01). the mean of post-test and follow-up is statistically higher than the mean of pre-test in cognitive styles. also, there is no statistically significant difference between the mean scores of post-test and the mean scores of follow-up test, which shows the stability of the results affected by the educational intervention over time. the findings of the present study highlight the necessity of paying attention to teaching with a constructivist approach and their positive effects in schools.