اثربخشی آموزش تفکر نقاد مبتنی بر مدل پاوئلالدر بر مهارت تفکر نقاد دانش‌آموزان

هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش تفکر نقاد مبتنی بر مدل پاوئلالدر بر مهارت تفکر نقاد دانش آموزان بود. پژوهش شبه‌آزمایشی با طرح گروه گواه نامعادل همراه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش، دانش آموزان دختر 15 تا 18 سال شهر تهران در سال 99-1398 بود. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای 40 نفر از دانش آموزان پایه دهم انتخاب و در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند که در نهایت، از هر گروه پنج نفر حذف شدند. بسته آموزش تفکر نقاد بر اساس مطالب تفکر نقاد الدر و پاوئل و داستان های بازنویسی شده مثنوی مولوی طراحی، بررسی و تایید شد. ابزار پژوهش، پرسشنامه ی تفکر نقاد کالیفرنیا فرم ب فاسیونه و فاسیونه (1997) بوده است. تجزیه‌وتحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل تفاوت معناداری در افزایش تفکر نقاد در مرحله پس‌آزمون و پیگیری وجود دارد ( p<0/01). بنابراین می توان اذعان داشت  که آموزش تفکر نقاد مبتنی بر مدل پاوئلالدر منجر به ارتقای تفکر نقاد می شود که این رشد و پیشرفت سطوح تفکر نقاد، در طی زمان حفظ خواهد شد.

The Effectiveness of PaulElder model critical thinking training on students’ critical thinking skill

The purpose of this study is to evaluate the effectiveness of training critical thinking based on the PaulElder model, on students’ critical thinking skill. The study method was quasiexperimental with Nonequivalent control group design and followup stage. The statistical population included all female students aged 15 to 18 years in Tehran. Using simple multistage sampling method, 40 students in grade ten were selected and put into two groups, 20 in the experimental group and 20 in the control group. After conducting the research, five students from each group were removed due to unwillingness to continue participating in the research, failure to complete the questionnaire in the posttest or followup stages. Interventions related to teaching critical thinking were performed in 10 sessions of 90minute training, two sessions per week, for the students in the experimental group. The instrument of this research was the California Critical Thinking Questionnaire Form B. Multivariate analysis of covariance (MANCOVA) and SPSS software version 21 were used to analyze the data. The results showed that with pretest control, there was a significant difference in increasing of critical thinking between experimental and control groups (p <0.05). This difference is also maintained in the followup stage. Therefore, it can be acknowledged that teaching critical thinking with Paul Elder model leads to the promotion of critical thinking and this growth and development of levels of critical thinking will be maintained over time.