بررسی رابطه عوامل اجتماعی و رسانه های نوین بر گرایش جوانان پسر بافت های حاشیه ای شهر شیراز به رفتار انحرافی

مدرنیته با تحولاتی که در ساختارهای اجتماعی و روابط و مناسبات جمعی در دوران جدید به وجود آورده، جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی را متاثر ساخته و روابط انسان ها را در معرض تغییر، تحول و پیچید گی قرار داده است. با توسعه شهرنشینی طی دو دهه اخیر و افزایش مهاجرت از مناطق عشایری- روستایی، نوعی انبوهی و تراکم جمعیت در شهرها به وجود آمده و تحرک اجتماعی(مکانی - جمعیتی) را در برخی نواحی شهری سبب گردیده است.در این بین رفتار انحرافی عبارت از هر نوع رفتار یا وضعیتی است که اعضای قوی تر یک گروه اجتماعی، به طور معقول آنرا تخلفی جدی نسبت به ارزش ها یا معیارهای مهم خود می دانند. به منظور شناخت عوامل مرتبط با گرایش به رفتار انحرافی و پیشگیری از ارتکاب آنها، انجام پژوهش های عمقی در این زمینه ضروری می نماید. در این راستا، این پژوهش رابطه استفاده از رسانه های نوین با گرایش جوانان پسر بافت های حاشیه ای شهر شیراز به رفتار انحرافی را مورد بررسی قرار داده است. روش پژوهش، پیمایشی است و اطلاعات مورد نظر، از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است. جامعه آماری، کلیه جوانان پسر بافت های حاشیه ای شهر شیراز است، بر این اساس، حجم نمونه مورد بررسی با استفاده از فرمول نمونه گیری جدول لین، 300 نفر می باشد. توزیع پرسشنامه در میان نمونه آماری مورد مطالعه نیز، با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده انجام شده است.از اعتبار همبستگی گویه ها برای روایی و آلفا کرونباخ برای پایایی ابزار تحقیق استفاده به عمل آمد و از روشهای آماری ضریب همبستگی پیرسون و مقایسه میانگین ها برای آزمون فرضیات و تکنیک رگرسیون و تحلیل مسیر برای سنجش مدل تحقیق استفاده شد. یافته ها و نتیجه گیری: براساس یافته های تحقیق رابطه معناداری بین متغیر وضعیت شغلی (12/7=t)، وضعیت تاهل (47/3=t)،طبقه اجتماعی (22/8=f)، درآمد(47/0- =r) و تحصیلات جوانان(42/0- =r) باگرایش به رفتار انحرافی وجود دارد. این فرضیه ها حداقل در سطح 95 درصد، معنادار بوده و تایید شده اند.نتایج ضریب رگرسیونی نشان می دهد که مجموع متغیرها توانسته اند 63/0 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین و توضیح کنند(63/0=r²)