قوانین حاکم بر منظومه فکری مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در حوزه امنیت اجتماعی

زمینه و هدف: این پژوهش در پی آن است عرصه تحلیل قوانین حاکم بر امنیت اجتماعی که یکی از مهم‌ترین حوزه‌های پژوهشی مطالعات امنیتی و جامعه شناسی است را با نگاه منظومه‌ای در اندیشه‌ والای یکی از نخبگان سیاسی جهانی شیعه و مجتهدی مسلم که هم رهبری جامعه اسلامی را بر عهده دارد و هم فرمانده کل قواست، ارزیابی ‌نماید. بنابراین هدف از انجام این پژوهش ارائه قوانین حاکم بر منظومه فکری مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) در حوزه امنیت اجتماعی می باشد.روش شناسی: روش تحقیق در این پژوهش، روش کیفی و از نوع توصیفی تحلیلی است. اطلاعات هم به دو شیوه اسنادی کتابخانه ای جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش، تمام بیانات مقام معظم رهبری و همچنین مصاحبه با خبرگان بوده است. حجم نمونه نیز به صورت تمام شمار و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل محتوا انجام گرفته است.یافته ها: یافته های پژوهش حاکی از آنست که افکار معظم‌ ‌له بلا استثناء از قوانین پیروی می کند و چون معظم ‌له فقیه و مجتهد جامع الشرایط و دانش آموخته مکتب تشیع است، قوانینی که در سرتاسر این منظومه افکار معظم ‌له را احاطه کرده است، احکام قرآن و قوانین فقهی شیعه ناب محمدی (صلی الله علیه و آله) است. این قوانین رابط بین مبانی، مفاهیم، اهداف و نتایج امنیت اجتماعی در افکار معظم له است.نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشانگر آن است که قوانین مستخرج از بیانات معظم له در حوزه امنیت اجتماعی عبارتند از: وحدت، حرمت رباخوری، حرمت غیبت، حرمت تهمت و افترا، حرمت دروغ، حرمت چشم‌چرانی، حرمت شرب خمر، قصاص، کرامت انسان، قاعده ارشاد، عدم تعرض مالی و اکل مال به باطل، پرهیز از ظن و گمان سوء، قاعده الاصل دلیل حیث لادلیل، قاعده لاضرار، قاعده تلازم، عفت و پاکدامنی و قاعده اعتدال.

Laws Governing the Supreme Leader’s Intellectual System in the Societal Security Field

Given the social and economic costs that crime poses to society, avoiding it is of high importance for persistent growth of communities and businesses. That is why many researchers are looking for the impact of economic cycles on crime trend. The present study is aimed at investigating the impact of unemployment cycles and Gross Domestic Product (GDP) on crime. To achieve this goal, three crime indicators in the framework of four models have been used. In the first and second models, financial crimes and violent crimes are considered as a dependent variable, and in the third and fourth models, the total crime index is considered as a dependent variable. The distinction between the third and fourth model is in the use of gender segregation variables. In this regard, data analysis was performed using the autoregressive model with distributional interruptions during the years 20012007, and indicates that in the first three models only shortterm relationships are confirmed, while in the fourth model the longterm relationship also exists. According to shortterm relationships and in the recession periods, unemployment has a negative impact on financial crimes, violent crimes, and the index of overall crimes. GDP growth has also had a negative impact on financial crimes and overall crime, while it has had a positive impact on violent crimes. On the other hand, during the boom period, unemployment has a positive relationship with financial crimes and the overall crime index, and has had a negative relationship with violent crimes. GDP growth has a positive relationship with financial crimes but has a negative relationship with violent crimes and the overall crimes index. Finally, the fourth model shows the more prominent role of women than men in increasing crime rate in the short and long term. Therefore, according to the findings of the study, in any economic situation appropriate policies and strategies could be adopted to predict, fight and control crime; and improve security level.