واکاوی سندی و محتوایی گزاره حدیثی «یُقْتَلُ‌ النَّاسُ‌ حَتَّی‌ لَا یَبْقَی‌ اِلَّا دِیْنُ مُحَمَّدٍ...»

مطابق آنچه در برخی از اخبارِ ناظر به وضعیت احوال آخرالزمان آمده است، در عصر ظهور، کشتار و قتل وسیعی در سطح جهانی رخ خواهد داد که متعاقب آن، هر فرقه و دینی، جز دین خاتم، محکوم به نابودی و هلاکت خواهد بود. این روایت که در تراث شیعی ناظر به مهدویت ذکر گردیده است، در جستار حاضر و در پژوهشی مسئله‌ محور که به روش توصیفی-تحلیلی صورت پذیرفته است، نظر به اهمیت مسئله و خلاء پژوهشی موجود و ضرورت پاسخگویی به مناقشات مقوله مهدویت، به مثابه کلیدی ترین محور گفتمان شیعه در عصر حاضر، مورد ارزیابی و تحلیل سندی و دلالی قرار گرفته است. رهاورد پژوهش نشان می دهد افزون بر برخی از مناقشات سندی، خبر مزبور از حیث دلالت نیز با آموزه های اخلاقی و گفتمان و الگوی موجود در کتاب و سنت، ملائمت و همخوانی نداشته و لذا یا باید چنین روایتی را مطروح قلمداد کرد یا اینکه مدلول آن را ناظر به کفاری دانست که با داشتن عنصر «عناد» و منافع شخصی و غیرمشروع، به مواجهه با جبهه حق می پردازند.

documentary and content analysis of the hadith people will be killed until nothing remains but the religion of mohammad...

according to some narratives reports regarding the situation of the end times, in the era of the advent, widespread killing and murder will occur on a global scale, after which every sect and religion, except the religion of the final one, will be condemned to destruction and annihilation. this narrative, which is mentioned in the shiite hadith collections regarding mahdism, has been evaluated and analyzed in documentary and argumentative terms in this article and in a problem-oriented research conducted using a descriptive-analytical method, given the importance of the issue and the research gap and the necessity of responding to the controversies surrounding the category of mahdism, as the most key axis of shiite discourse in the present era. the research results show that in addition to some documentary disputes, the aforementioned narrative is also not consistent with the moral teachings, discourse, and patterns found in the book and sunnah in terms of its implication. therefore, either such a narrative should be considered rejected or its implication should be understood as referring to the infidels who, with the element of stubbornness and personal and illegitimate interests, confront the front of truth.