اثربخشی مداخله ی یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت‌نفس و عملکرد ریاضی دانش‌آموزان با اختلال یادگیری ریاضی

هدف: هدف از پژوهش بررسی اثربخشی مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت‌نفس و عملکرد ریاضی دانش‌آموزان با اختلال یادگیری ریاضی بود. روش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش‌آزمون - پس آزمون با گروه کنترل و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری این پژوهش را دانش‌آموزان پسر با اختلال یادگیری ریاضی شهر کرمان تشکیل ‌می‌دادند. نمونه پژوهش به تعداد 40 نفر به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب و به صورت تصادفی در گروه‌های آزمایش و کنترل 20 نفره گماشته شدند. گروه آزمایش16 جلسه 45 دقیقه‌ای مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی را دریافت کردند و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکردند. پس از سه ماه آزمون پیگیری اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل مقیاس هوشی وکسلر، آزمون عملکرد ریاضی و پرسشنامه عزت‌نفس بود. داده‌ها با کمک نرم افزار spss تحلیل شد. یافته‌ها: نتایج تحلیل کواریانس نشان داد که مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی بر عزت‌نفس و عملکرد ریاضی موثر است و با توجه به نتایج بدست آمده از مقایسه پیگیری در گروه‌های آزمایش و کنترل اثر این مداخله پایدار بوده است (0/05>f=, eta= ,p). نتیجه‌گیری: مداخله یکپارچگی حسی - حرکتی با ایجاد تجربه جدید به عملکرد ریاضی و عزت‌نفس دانش‌آموزان با اختلال یادگیری ریاضی کمک کرده و ‌می‌تواند به عنوان مداخله سودمند برای کاهش مشکلات دانش‌آموزان با اختلال یادگیری ریاضی به کار گرفته شود.

Effectiveness of Sensory-Motor Integration on Self-Esteem and Performance Mathematical in Male Students with Math Learning Disorder in Kerman

Objective: The aim of this study was to investigate the effectiveness of sensorymotor integration intervention on studentschr('39') selfesteem and mathematical performance with learning disabilities. Method: The research method was quasiexperimental with pretestposttest design with control group and followup stage. The statistical population of this study consisted of male students with learning disabilities in Kerman. A sample of 40 subjects was selected by simple random sampling method and randomly assigned to 20person experimental and control groups. The experimental group received 45minute 16 sessions of sensorymotor integration intervention, and the control group did not receive any intervention. After three months, the followup test was performed. Data collection tools included the Wechsler Intelligence Scale, the Mathematical Performance Test, and the SelfEsteem Questionnaire. Data were analyzed using SPSS software. Results: The results of covariance analysis showed that sensorymotor integration intervention is effective on selfesteem and mathematical performance and according to the results obtained from comparative followup in experimental groups and The effect control of this intervention was stable (P <0.05 and F =, eta =). Conclusion: Sensorymotor integration intervention, by creating a new experience, contributes to the mathematical performance and selfesteem of students with math learning disabilities and can be used as a beneficial intervention to reduce studentschr('39') problems with math learning disabilities.