|
|
فلسفه آموزش و پرورش فراگیر
|
|
|
|
|
نویسنده
|
کاکوجویباری علی اصغر ,هوسپیان آلیس
|
منبع
|
كودكان استثنايي - 1380 - دوره : 1 - شماره : 1 - صفحه:69 -80
|
چکیده
|
یک قرن تجربه مربوط به ساختارهای مختلف آموزشی ما را به این نتیجه رسانده است که آموزش مجزا که در آن افراد براساس ویژگی های مختلف مثل معلولیت ها، گروه بندی می شوند و تحت آموزش های ویژه و جدا از همسالان عادی خود قرار می گیرند، نتوانسته است پاسخگوی بسیاری از نیازهای واقعی این افراد به عنوان عضوی از اعضاء یک جامعه انسانی باشد. آن نوع از آموزش و پرورش می تواند کارآمد باشد که متناسب با نیازهای واقعی مخاطبانش باشد. از آنجایی که این نیازها در هر زمان و مکان و در شرایط مختلف اجتماعی متفاوت هستند، بنابراین یک نظام آموزشی کارآمد، نظامی است انعطاف پذیر که از یک سو دارای خصیصه بومی شدگی، یعنی متناسب با شرایط ملی و دینی آن جامعه و از سوی دیگر مبتنی بر یک رویکرد انسانگرایانه است و آموزش را بعنوان یک هدف در نظر نمی گیرد، بلکه به عنوان وسیله ای می داند برای رشد ارزش های انسانی و بالا بردن قابلیت های افراد برای »با هم زیستن «. علاوه بر این، چنین نظام آموزشی به لحاظ امکانات و شرایط آموزشی تا به آن حد گسترش یافته است که می تواند تمام افراد با طیف گسترده ای از توانایی ها و ناتوانی ها و تفاوت ها را دربر گیرد. در چنین شرایطی است که تمرکز از روی دانش آموز به عنوان سوال اصلی ناکامی تحصیلی برداشته شده و بر روی عوامل دیگری مثل قابلیت ها و نگرش معلم، نگرش همسالان، مسئولان و سیاستگزاران آموزشی، امکانات و شرایط آموزشی معطوف می شود. در سایه چنین تحولی است که ساختار نظام آموزشی از حالت تصنعی خود که در آن افراد براساس ناتوانی ها و تفاوت های فردی و اجتماعی از یکدیگر جدا می شوند، خارج شده و نمونه کوچک ولی واقعی از یک جامعه فراگیر می شود. در یک جامعه فراگیر سطح آستانه تحمل جامعه برای پذیرش تمام افراد با توانایی ها و از فرهنگ ها و سطوح اجتماعی مختلف بالاتر رفته و تمام افراد از سوی یکدیگر مورد پذیرش و احترام قرار می گیرند.
|
کلیدواژه
|
آموزش و پرورش فراگیر، آموزش مجزا
|
آدرس
|
پژوهشکده کودکان استثنایی, ایران, پژوهشکده کودکان استثنایی, ایران
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
Philosophy of Inclusive Education
|
|
|
Authors
|
Kakojoibari Ali Asghar ,Hovsepian Alice
|
Abstract
|
Almost a century of experience has proved that segregated educational system in which pupils are classified according to their disabilities and educated in separate educational settings has no relevance to their needs as Members of a human society. The most effective educational system is the one which is most relevant to its recipients needs. Since these needs are variable from time to time and place to place, it is very natural to think of an effective educational system as a flexible one which is not only localized and adaptable for the national, religious, cultural, economical and geographical features of each society, but is also based on a humanistic approach; i.e. it is not seen as an end but as a means for the expansion of humanistic values and the capacities for learning to live together . Moreover; such an educational system is structurally so comprehensive that can include a wide range of pupils with different abilities and disabilities. In such a case, the focus of attention is being diverted from the pupil as the main cause of failure to other factors such as the capacities and attitude of the teacher, educational facilities and the like. Due to such a development, the educational structure will do away with its unnatural structure in which pupils are segregated, and will become a realistic sample of an inclusive society. In an inclusive society the threshold of acceptance of all and every member of the society with no regard to their abilities or disabilities, culture or status is increased so that they are mutually accepted and respected.
|
Keywords
|
Inclusive Education
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|